برای چه اینقدر زنی
که از یاد آن مرد نمیروی
نمیروی زندگی ات را بکنی
ظرف هایت را بشویی
ملافه ات را بتکانی
و آنقدر بچه بیاوری که مادر شوی
اما نه
من مطمئنم
مادربزرگ هم که شدی آن مرد
به تو فکر خواهد کرد
به تو روی نیمکت های پارک
به تو در باجه های بانک
به تو با آن ترانه لعنتی.
| رویا شاه حسین زاده |
فقط مگه مرگ مرد رو از یادآوردن رها کنه...مرد تا نمیره از یاد نمیبره، اون چشما رو، اون صدا رو، اون خنده هارو، اون موهای بلند و خوش عطر رو، اون گرمای دست ها رو...اون تنها گداشتن و دل به دیگری دادن و زن دیگران شدن رو... مگه فقط مرگ به داد مرد برسه