کافه شعر

******
اگر شعری آرامتان کرد
دعایی به حال شاعر بد حالش کنید
ثواب دارد...

" دنیا به شاعرها بدهکاره "

******
برای دیدن عکس در سایز واقعی
بر روی آن کلیک کنید.
امیدوارم از پست ها لذت ببرید :))

بایگانی
محبوب ترین مطالب

من دوست دارم گریه کردن را

دوشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۱۲ ب.ظ


ای تا ابد سنگ لحد! کافی ست

با من متّکای پر قو باش

تا دشت از این دست راهی نیست

چاقوی ضامن دار! آهو باش


پاییز کی پیچید بر شالم؟!

پرواز کی افتاد از بالم؟!

ای زندگی! از مرگ خوشحالم

ای مرگ! پایانی پر از او  باش


محکوم در من زیستن بودی

با ساده لوحی مثل من بودی

یک عمر"گاو مَش حسن" بودی

یک بار هم "آقای هالو" باش


بالا نمی رفتیم،چون روزی

هر نردبانی استخوانی بود

از استخوان هایم بیا پایین

با شانه ام  بازو به بازو باش


صبح است،کاش از این تُرُشرویی

یک خنده برگردی به خوشرویی

در سفره ی  صبحانه ام ای تلخ!

یک جرعه چای قند پهلو باش


می شد که چشمانت که سگ دارند

پا از دم این گربه بردارند

تو مثل سگ از گربه می ترسی

یک عمر مثل موشْ ترسو باش


من مو به مویت را که می خوانم

از نکته ای غافل نمی مانم

حالا به چشمم خوب دقّت کن

با نکته ام  نازک تر از مو باش


وقتی که سنگی صد منی هستی

از کفّه ام افتادنی هستی

وقتی که سنگی پنبه باش،امّا

وقتی ترازویی ترازو باش


هم تاک های مست تاکستان

هم رعشه های نشئه در مستان

هم بد خماری های ما پَستان

هم خمره های توی پستو باش


دروازه ی  تاریک تهران کو؟

راهی از اینجا سوی سمنان کو؟

معمار این شب های ویران کو؟

با خشت خشتت خانه ی او باش


با بی فروغی های نسلی، از

آغاز فصلی سرد می آیم

در گودی انگشت های من

تا تخم بگذاری پرستو باش


من دوست دارم گریه کردن را

پیش تو را از گریه مردن را

پیش تو باید مرد، پس وقتی

سر می گذارم بر تو زانو باش


| حسین صفا |

  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۹۵/۰۶/۲۹
  • ۸۱۵ نمایش
  • پروازِ خیال ...

حسین صفا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی