کافه شعر

******
اگر شعری آرامتان کرد
دعایی به حال شاعر بد حالش کنید
ثواب دارد...

" دنیا به شاعرها بدهکاره "

******
برای دیدن عکس در سایز واقعی
بر روی آن کلیک کنید.
امیدوارم از پست ها لذت ببرید :))

بایگانی
محبوب ترین مطالب

باز مجروح ِ تو ، مهجور از تو

شنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۵، ۰۸:۵۶ ق.ظ


آب بـُرده ست مرا با دامن ...بپـران خـوابِ مرا با سیلـی!

"ترس" یعنی تو جوان باشی و من ، یک زن ِ چادری ِ زنبیلی...


من، به اندازه ی تن ها ، تنها...گیر کردم ته ِ بن بست ِ جنون

تـــو ، شریک ِ همـه ی بسترها ! باهمه خلق ِ خدا فامیلی ..


مرض ِ راضی ِ مرز ِ تو شدن ،اصل ِ خود- داری و خود-دوری نیست؟

تو کــه هر روز ِ خدا ، در من گیر ..تو که بی مرگی و بی تعطیلی ..


زن ِ برفی ، تب ِ دوری دارد .. آشپزخانه به باران نزدیک...

تو نیایـــی، به دلت خواهد ماند داغ ِ این بستنی ِ وانیلی !


درک کن ! فاحشه ها باکره اند! خانه امن است اگر در باز است ..

گاه مجبــوری ، اگر مختاری ! مثل مــادرشدن ِ تحمیلی ...


زخم بر زخمه ... نشد، زخمه به زخم !من به ساز ِ تو برقصم تا کی؟؟

باز مجروح ِ تو ، مهجور از تو ...دلـم و قافیـه هایم نیلی..


شب ِ ما ، از سر ِ خط ، ساختگی ست ..نقش ِ دیوار شدن کم دارد !

قدِ یک پنجـــــره ،  خورشیدی  کـن  !  خسته ام  از  قفس ِ تاویلی ..


سی و یک ساله شدم..سی مرغم ، که به یک تیر ، می افتم از خون...

بــــه  تمنـــای  شکار ِ  تــــو  شدن ،  منم  و  پاشنه ی  آشیلی!


زن ، گذشت از سی و آب از سر ، تا توی آغوش تو ماهی بشوم ..

همسرم  پشت  به  من  خوابیده .. بغلم  کن  تو  که  عزراییلی !


| طاهره خنیا |

  • موافقین ۲ مخالفین ۰
  • ۹۵/۰۸/۲۲
  • ۴۴۶ نمایش
  • پروازِ خیال ...

طاهره خنیا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی