کافه شعر

******
اگر شعری آرامتان کرد
دعایی به حال شاعر بد حالش کنید
ثواب دارد...

" دنیا به شاعرها بدهکاره "

******
برای دیدن عکس در سایز واقعی
بر روی آن کلیک کنید.
امیدوارم از پست ها لذت ببرید :))

بایگانی
محبوب ترین مطالب

منفجر شدن

شنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۵، ۰۸:۲۰ ب.ظ


روزی که از این شهر رفت گفته بود دیگر پایم را اینجا نمی گذارم... 

گفته بود اولین شرط فراموشی این است که به جایی که خاطره ساختی برنگردی

گفته بود این شهر میدان مین خاطراتم هست...  گفته بود برگشتنم یعنی نابود شدن

همه ی این ها را گفته بود ولی بازی سرنوشت او را انداخته بود وسط میدان مین... 

پنج سالی گذشته بود...  شهر کمی عوض شده بود...  چند کافه و رستوران آن دوران مشاور املاک شده بودند این یعنی چند مین خنثی شده...  اما هنوز دریا بود...  دانشکده بود...ساندویچ هایدا بود ... پل قرار بود...

از آن رفاقت صمیمی دوران دانشکده یک پیام تبریک تولد و عید مانده بود... 

دیدن شماره اش به اندازه ی کافی چشم هایم را گرد کرده بود که به جای سلام گفت مهمون نمی خوای؟ 

مهمانم شد...  از آن پسر شوخ و خندان و خوشتیپ تبدیل شده بود به یک مرد جدی و خشک...  به جای کانورس کفش ورنی پا کرده بود و به جای تی شرت و شلوار جین ، کت و شلوار... عجیب عوض شده بود

رفتیم دانشکده تا کارهای اداری اش را انجام دهد...  از آنجا رفتیم کنار دریا...  به عادت قدیم نهار ساندویچ هایدا خوردیم و از پل قرار هم گذشتیم...  روی تمام خاطرات مین گذاری شده قدم زد...  منفجر نشد... انگار مین تمام خاطرات خنثی شده بود...  منتظر بودم که سراغ یار قدیمش را بگیرد... از آن دوران حرف بزند ... همان دورانی که می گفت بهترین دوران زندگیش بوده... اما سکوت کرده بود

شب وقتی داشت بر می گشت نگاهش کردم وگفتم دیدی منفجر نشدی، سخت می گرفتی... با زمان هر چیزی رو میشه فراموش کرد...  مثل دیوونه ها قهقهه زد و گفت : چند سال پیش تو یه شرکت همکار شدیم...  هر روز می دیدمش... دیگه میدون مین نبود...  بمب ساعتی بود که هر روز و هر ساعت منفجرم می کرد... خواستم منفجر نشم از اون شرکت رفتم... یه کار بدتر با حقوق کمتر گیرم اومد...  ولی گفتم بازم شکر که منفجر نمیشم... اون تو زندگی و کارش پیشرفت کرد و من پسرفت...من اشتباه می کردم منفجر شدن یعنی از زندگیت عقب بیوفتی... گور پدر خاطرات... 

گفت و رفت


| حسین حائریان |

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۵/۰۹/۲۰
  • ۵۹۶ نمایش
  • پروازِ خیال ...

حسین حائریان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی