با من حرف میزنی،
آنقدر نزدیک
که میشنوم
آنچه را نمیخواهم گوش کنم
میخندی تا آزارم دهی
میرقصی آنسوتر از صبح،
سر به هوا بازی میکنی.
مرا درآغوش میکشی
و در گوشم زمزمه میکنی:
« عشق !
تو باید در بالاترین ارتفاع زندگی کنی »
| آندره ولتر |