کافه شعر

******
اگر شعری آرامتان کرد
دعایی به حال شاعر بد حالش کنید
ثواب دارد...

" دنیا به شاعرها بدهکاره "

******
برای دیدن عکس در سایز واقعی
بر روی آن کلیک کنید.
امیدوارم از پست ها لذت ببرید :))

بایگانی
محبوب ترین مطالب

نزدیک تر بیا

سه شنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۵، ۰۲:۰۰ ب.ظ


باران به روی پنجره  هاشور می زند

باران گرفته است و دلم شور می زند


در حسرت نوشتن یک شعر تازه ام

بگذار تا به حرف بیاید جنازه ام


از خواب های یخ زده بیرون بکش مرا

از این تن ملخ زده بیرون بکش مرا


درخاک ،تکه های تنم را نشان بده

با خود مرا ببر، وطنم را نشان بده


نگذار راه آمدنم را عوض کنند

نگذار نقشه ها وطنم را عوض کنند


نگذار تا اسیر شوم زیر پیله ام

بی آبرو شوند زنان قبیله ام


نگذار دین، هراس بریزد به دین من

نگذار چاه نفت شود سرزمین من


نگذار زخم های تنم بیشتر شود

نگذار رودخانه ی من بی خزر شود


من را ببر، ازین تن مطرود خسته ام

از این اتاق های مه آلود،خسته ام


دست مرا بگیر،جهان را نشان بده

با من برقص، پیرهنت را تکان بده


با من برقص روی صداها و زنگ ها

با من برقص روی زبان تفنگ ها


با من برقص ،با ضربان های گیج من

با من برقص، در تن داغ خلیج من


با من برقص روی جهان های گم شده

با من برقص...با ملوان های گم شده


با من برقص، روی تن بند رخت ها

با من برقص... زیر تمام درخت ها


با من برقص در ته بن بست های من

با من برقص...با بند دست های من


دارند تکه های مرا بند می زنند

زنجیرهای من به تو لبخند می زنند


به گوشه های خونی تاریک تر بیا

ازمن نترس امشب و نزدیک تر بیا


نزدیک باش...با هیجانم شریک شو

درتکه تکه کردن نانم شریک شو


فکری برای کندن دندان گرگ کن

سلول انفرادی من را بزرگ کن...


| حامد ابراهیم پور |

  • موافقین ۳ مخالفین ۰
  • ۹۵/۱۱/۱۲
  • ۸۰۳ نمایش
  • پروازِ خیال ...

حامد ابراهیم پور

نظرات (۱)

خیلی قشنگه
پاسخ:
بله
ممنون :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی