کافه شعر

******
اگر شعری آرامتان کرد
دعایی به حال شاعر بد حالش کنید
ثواب دارد...

" دنیا به شاعرها بدهکاره "

******
برای دیدن عکس در سایز واقعی
بر روی آن کلیک کنید.
امیدوارم از پست ها لذت ببرید :))

بایگانی
محبوب ترین مطالب

دست دوم

شنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۵، ۱۱:۳۹ ق.ظ


شیشه ماشین را پاک میکرد. چادر مشکی کهنه اش خاکی بود و دختر بچه ای آنطرف چراغ قرمز انتظارش را می کشید. گفتم چقدر زندگی این آدم ها سخت است!

دست مردانه اش اسکناسی کف دستان زن گذاشت.

داشتیم درباره زندگی حرف میزدیم که بی مقدمه گفت: آرزو می دانی زجر واقعی نصیب کدام دسته از آدم هاست؟

من هنوز داشتم به چشمهای دختری که با بارانی قرمز رنگ و رو رفته، آن طرف چراغ قرمز ، انتظار زن را می کشید نگاه می کردم!

گفت :آدم های دسته دوم!

داشت رانندگی میکرد . با همان اخم همیشگی اش که اخر نفهمیدم چرا همیشه روی پیشانی بلندش جا خوش کرده بود!

بلند خندیدم. گفتم : مگر سماور است که میگویی دست دوم!

گفت: آدم هایی که فقط انتخاب میشوند تا تنهایی کسی را پر کنند!

فقط نگاهم کرد. خیلی دیر معنای حرفش را فهمیدم . 

وقتی خودم دسته دوم شده بودم!


| حافظه ساداتی |

  • موافقین ۳ مخالفین ۰
  • ۹۵/۱۱/۱۶
  • ۴۳۷ نمایش
  • پروازِ خیال ...

حافظه ساداتی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی