کافه شعر

******
اگر شعری آرامتان کرد
دعایی به حال شاعر بد حالش کنید
ثواب دارد...

" دنیا به شاعرها بدهکاره "

******
برای دیدن عکس در سایز واقعی
بر روی آن کلیک کنید.
امیدوارم از پست ها لذت ببرید :))

بایگانی
محبوب ترین مطالب

بالاخره فراموشش میکنی

سه شنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۵، ۱۱:۱۸ ق.ظ


_گفت : چته جوون؟ توو خودتی!

_هیچی نگفتم

_گفت : با شمام، خیلی توو فکریا!

از سر میدون که سوارت کردم هی زل زدی به گوشیت و غمبَرَک گرفتی..

_هیچی نگفتم

_گفت : از دستش دادی؟ بالاخره گذاشت رفت؟

_هیچی نگفتم

_گفت : آره، حتما گذاشته رفته، همه شون میرن، همه شون، اصن میان که برن ...

_هیچی نگفتم

_گفت : درسته دور و زمونه ی ما از این گوشیا نبود که هی عکسشو نگا کنی هی زخمت دلت تازه شه، اما ما هم کلی پیغموم و پسغوم می دادیم به هم ...

_هیچی نگفتم

یه نگاه آرومی بهم انداخت وُ

_دوباره گفت : بعدش یهو میدیدیم توو کوچه مون عروسی شده و یار رفته که رفته،

ما می موندیم و گریه و ناله و اشک و زاری و شبای بی انتها

آخرشم هیچی به هیچی

_هیچی نگفتم : 

_گفت : اما مرد باش، هرچی باشه چارتا پیرهن بیشتر از شما جوونا پاره کردیم، بالاخره فراموشش میکنی، بهت قول میدم، جوری که حتی اصلا اسمشم یادت نیاد

_گفتم : آقا دستت درد نکنه، سر چار راه پیاده میشم.


کرایه رو که دادم بهش

دیدم رو مچ دستش با خالکوبی نوشته : «فریبا»


| بابک زمانی |

  • موافقین ۲ مخالفین ۰
  • ۹۵/۱۱/۱۹
  • ۶۴۴ نمایش
  • پروازِ خیال ...

بابک زمانی

نظرات (۱)

واقعا زیباست خیلی زیباست
پاسخ:
ممنون از حضورتون
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی