کافه شعر

******
اگر شعری آرامتان کرد
دعایی به حال شاعر بد حالش کنید
ثواب دارد...

" دنیا به شاعرها بدهکاره "

******
برای دیدن عکس در سایز واقعی
بر روی آن کلیک کنید.
امیدوارم از پست ها لذت ببرید :))

بایگانی
محبوب ترین مطالب

زن دیوانه

پنجشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۵، ۰۴:۱۶ ب.ظ


میزند زیر گریه منتظر است

شاهد گریه کردنم باشد

زن دیوانه ای است، میخواهد

با همین گریه ها زنم باشد


من به سیگار ناشتای خودم

بیشتر فکر میکنم تا او

شاید این صبح تلخ بی سیگار

صبح آتش گرفتنم باشد


زندگی میکند ، و می گوید

با همین مرد مُرده خوشبختم

من نفس میکشم، و می خواهم

کفنم وصله ی تنم باشد


گور من گم شده ست، بگذارید

گوری از نو بنا کنم، شاید

همه ی درد من ازینکه دگر

گور خود را نمی کَنم باشد


می زنم زیر خنده، می گوید

با تو خوشبخت، با تو خوشحالم

میگذارم که هر چه میخواهد

هر چه می خواهدم، زنم باشد


-در کنارم همیشه می مانی؟

در کنارم دوباره می خوابی؟

-باااشد... این بار نیز با اینکه

در تکاپوی رفتنم... باااشد


کاش پایان گرفته بود و نبود

کاش می رفت، کاش می مردم

آخرین ردپای دستانش

باید آغاز مردنم باشد


زن دیوانه رفت، من ماندم

آسمان های آبی ام رفتند

ابرها آمدند، پس باید

وقت باران گرفتنم باشد ...


| حسین صفا |

  • موافقین ۲ مخالفین ۰
  • ۹۵/۱۲/۱۹
  • ۲۱۴۷ نمایش
  • پروازِ خیال ...

حسین صفا

نظرات (۲)

  • خانم سه حرفی
  • چقدر دیره برای خوب بوذن ..
    پاسخ:
    هوم خیلی دیر متوجه میشیم...

    سلام. مرسی بابت این شعر.

    بخصوص: من به سیگار ناشتای خودم 

    بیشتر فکر می کنم تا او.............

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی