غصه هم خواهد رفت
چهارشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۶، ۰۱:۴۶ ب.ظ
نه تو می مانی نه اندوه
و نه هیچ یک از مردم این آبادی
به حباب نگران لب یک رود قسم
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت
غصه هم خواهد رفت
آنچنانی که فقط خاطرهای خواهد ماند
لحظهها عریانند
به تن لحظهی خود جامه اندوه مپوشان هرگز
تو به آیینه،نه! آیینه به تو خیره شدهست
تو اگر خنده کنی او به تو خواهد خندید
و اگر بغض کنی
آه از آیینهی دنیا که چهها خواهد کرد
گنجهی دیروزت، پر شد از حسرت و اندوه و چه حیف
بستههای فردا همهای کاش، ایکاش
ظرف این لحظه ولیکن خالیست
ساحت سینه پذیرای چه کس خواهد بود
غم که از راه رسید در این بر او باز مکن
تا خدا یک رگ گردن باقی ست
تا خدا مانده به غم وعده این خانه مده..
| کیوان شاهبداغی |
- ۹۶/۰۳/۰۳
- ۳۷۵۵ نمایش