کافه شعر

******
اگر شعری آرامتان کرد
دعایی به حال شاعر بد حالش کنید
ثواب دارد...

" دنیا به شاعرها بدهکاره "

******
برای دیدن عکس در سایز واقعی
بر روی آن کلیک کنید.
امیدوارم از پست ها لذت ببرید :))

بایگانی
محبوب ترین مطالب

بیشتر بمان

دوشنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۵۳ ب.ظ


دستش را از روی زنگ بر نمی داشت!

گفتم: حتما خانه نیست، بیا برویم، شب باز برگرد!

گفت: خانه است!

اینبار با فشارِ بیشترى دستش را روی زنگ گذاشت، و آرام آرام شروع به شمردن کرد!

یک

دو..

گفتم: ببین، باز نمی کند، حتما نمی خواهد تو را ببیند!

سه

چهار...

گفت: خودش گفت، اگر گفتم برو، یعنی بیشتر بمان، بیشتر سمج باش در خواستنم، در بدست آوردنم.. حتا اگه در را باز نکردم، آنقدر بمان که لبخندهایم پهن تر شود، که صورتم جوان تر شود، که این دل بیشتر قرص شود...

نگاهم کرد، گوش هایش را تیز کرد، پرسید: " صدای نفس هاش تا تو کوچه میاد، میشنوی؟ "

بیست

بیست وُ یک...


| سپیده امیدی |

  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۹۶/۰۳/۱۵
  • ۴۷۸ نمایش
  • پروازِ خیال ...

سپیده امیدی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی