ماندن انتخابش بود
چهارشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۶، ۰۷:۱۹ ب.ظ
ماندن همیشه انتخابش بود
میخواست مردِ کربلا باشد
میرفت سمتِ دشمن اش تا خود
با سر سپر بر نیزه ها باشد...
سخت است هم مردِ خطر باشی
هم دیگری ها را پدر باشی
بهتر کنی احوالِ خواهر را
با عشق، مولا را پسر باشی
میخواست دنیا با خدا باشد
هرکس به نوعی مُبتلا باشد
دار و ندارش کوله بارش شد
تا چشمِ مردم بی بلا باشد...
رسم اش نبود...انقدر بی رحمی
هی بندْ بندِ پیکرش را هم...
ایمان نبود، انصاف هم حتی ؟!
آن ها علیِّ اصغرش را هم...
چشمانِ مردم را بلا پُر کرد
این قصه با غم آشنا تر شد
سوزی صدا میکرد هی: بابا...؟
دنیا اسیرِ بغضِ دختر شد...
میرفت و میدانست راهش را
اصلا شهادت شهدِ نابش بود
یادش در اینجا هم چنان باقی
گفتم که "ماندن" انتخابش بود...
| مریم قهرمانلو |