کافه شعر

******
اگر شعری آرامتان کرد
دعایی به حال شاعر بد حالش کنید
ثواب دارد...

" دنیا به شاعرها بدهکاره "

******
برای دیدن عکس در سایز واقعی
بر روی آن کلیک کنید.
امیدوارم از پست ها لذت ببرید :))

بایگانی
محبوب ترین مطالب

آخرین

پنجشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۰۹ ب.ظ


شاید این آخرین شبی باشد، که تو را از ته دل بوسیدم

که زِ تک‌شاخه‌ی لب‌های تو، این‌چنین بوسه‌ی داغی چیدم


شاید این آخرین تنی باشد، که مرا دور خودش می‌تابد

که مرا در طلبش می‌میرد، که مرا عاشق خود می‌یابد


چشم من در پسِ این تاریکی، مات و مبهوت نگاهت هر دم

شاید این آخرین دمی باشد، گردِ چشمان تو من می‌گردم


دست تو در هوس دستانم، دست من در حریم گیسویت

در هوای تن تو بی‌تابم،گم شدم در تب و تاب مویت


آخرین سایه‌ی ما تودرتو، آخرین پیچش تو در بدنم

آخرین شب که چنان می‌پیچی که تن داغ تو باشد کفنم


تو نمیدانی چرا هر لحظه، قوس لبخند تو را می‌بوسم

که چنان با تو و بی‌تو امشب، که از این فکرِ مُدام می‌پوسم


تب آغوش تو و بغض من، کاش می‌شد به بَرَت جان بدهم

که پس از ترک تو باید به ابد، به دلم جای تو تاوان بدهم


شاید این انتهای خودخواهیست که دلم خواست آخرین باشی

که دلم خواست بدترین باشم، که دلم خواست بهترین باشی


| محمد مشایخی |

  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۹۷/۰۵/۲۵
  • ۴۲۰ نمایش
  • پروازِ خیال ...

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی