خودت دلت میخواست ازم جدا شی
جمعه, ۲ شهریور ۱۳۹۷، ۱۲:۳۷ ب.ظ
یه عکس تازه از تو دیدم امروز
دلم برای خندههات تنگ شد
توی اتاقم یهو بارون گرفت
نبودنت دوباره پررنگ شد
نیستی که حرفات منو آروم کنه
نیستی که آغوشتو چترم کنی
محاله دیگه خودتم بتونی
تلخیِ روزگارمو کم کنی
چجوری یادم بره خاطراتو
چجوری حرفاتو فراموش کنم؟
با رفتنت دل منو سوزوندی
چجوری آتیششو خاموش کنم؟
نیستی و روز و شب کنارِ منی
توو خاطرات من قدم میزنی
نبودنِ تو رو بغل میکنم
غرور دنیارو به هم میزنی...
شعر بخون، توی صدات غرق شم
پلک بزن صبحو به دنیا بیار
صدا کن اسممو دلم گرم شه
برای پیدا شدنم چش بذار...
(چرا بگردم تورو پیدا کنم؟
چه فرقی داره باشی یا نباشی؟
چقد بهت گفتم از اینجا نرو؟
خودت دلت میخواست ازم جدا شی)
وقت فراموشی تو رسیده
دوباره بعدِ عشق، دل میبُری
من آسمونتم ولم کن برو
که مطمئن بشی زمین میخوری!
| اهورا فروزان |