کافه شعر

******
اگر شعری آرامتان کرد
دعایی به حال شاعر بد حالش کنید
ثواب دارد...

" دنیا به شاعرها بدهکاره "

******
برای دیدن عکس در سایز واقعی
بر روی آن کلیک کنید.
امیدوارم از پست ها لذت ببرید :))

بایگانی
محبوب ترین مطالب

دورم اما مواظبت هستم

سه شنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۷، ۱۰:۳۶ ق.ظ


تو که آیینه ی حلب داری

خون عشاق روی لب داری

از زمین و زمان طلب داری

دامن تنگ یک وجب داری


شب نشینی امشبت چند است؟!

از لبت تا به غبغبت چند است؟!


تو که سِحر سیاه را بلدی

رگ خواب سپاه را بلدی

سبکی، وزن کاه را بلدی

رقص مخصوص شاه را بلدی


می گذاری ملیجک ات باشم

توی دربار، طلخک ات باشم


اینکه یک جای دنج می خواهی

گریه ی روی لنج می خواهی

اینکه یک جفت فنچ می خواهی

اینکه قرص برنج می خواهی


خواستی زود شوهرت بدهند

به همان خائن خرت بدهند


زلف خود را یله نگه داری

از دل من گله نگه داری

بین ما فاصله نگه داری

چله با چلچله نگه داری


من همه جوره راغب ات هستم

دورم اما مواظبت هستم


| شهرام میرزایی |

  • موافقین ۳ مخالفین ۰
  • ۹۷/۰۹/۱۳
  • ۶۰۰ نمایش
  • پروازِ خیال ...

نظرات (۱)

داشت بهش فحش میداد یا قربونش میرفت؟؟
حس خوبی نداشت که میگف "چند است"؟
یا یه سریای دیگه...
اما مجموعا جالب بود
پاسخ:
فکر کنم هردوش :)
هم حرصش گرفته بود هم دوسش داشت...احتمالا دچار خوددرگیری شده بود :|
ممنونم ازت صالحه جان جانان :) ❤️
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی