یه صندلی باید نگه دارم...
پنجشنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۸، ۱۰:۴۲ ق.ظ
چن ساله دلسوز منی اما
از آدم دلسوز می ترسم
امروز ترکم کردی و رفتی
چن ساله از امروز می ترسم
از صب به عکسامون نگا کردم
آدم به زیباییت کی دیده
تو توی هر عکسی که خندیدی
عکاس دستش سخت لرزیده
دنیای من امشب عوض میشه
تو دور تر میشی ازم کم کم
خیلی غم انگیزه که روی تخت
به هر طرف میخوام میغلتم
واسه دوتامون هدیه می گیرم
جایِ دوتامون فیلم می بینم
با اینکه تو رفتی ولی بازم
روو میز دو تا بشقاب می چینم
هر چی توو این خونه س رو میفروشم
فرش اتاق و تخت و گیتارم
تو خسته ای وقتی که برگردی
یه صندلی باید نگه دارم...
| کسری بختیاریان |