کافه شعر

******
اگر شعری آرامتان کرد
دعایی به حال شاعر بد حالش کنید
ثواب دارد...

" دنیا به شاعرها بدهکاره "

******
برای دیدن عکس در سایز واقعی
بر روی آن کلیک کنید.
امیدوارم از پست ها لذت ببرید :))

بایگانی
محبوب ترین مطالب

۱۶ مطلب در فروردين ۱۳۹۹ ثبت شده است

برگرد

۳۱
فروردين

 

عُزّای من! با تو نیایش می کنم:برگرد!

رفتم؟!...غلط کردم! درستش می کنم...برگرد!

 

من که به پای هیچکس سر خم نمی کردم

زانو زدم پای تو، خواهش می کنم برگرد!

 

با سازِ تو رقصیده ام اما تو با سازم...

حالا که دارم با تو سازش می کنم برگرد!

 

تا تو ببینی خوابِ پروازِ دوتایی را

این شانه ها را بال و بالش می کنم...برگرد!

 

آن برگِ پاییزم که پای تو غرورش ریخت

زیرِ لگد اظهارِ خِش خِش می کنم...برگرد!

 

| حسین نادری |

  • پروازِ خیال ...

آب می رفتی

۳۰
فروردين

 

غُصّه‌ام قصّه‌ی قشنگی بود،

که تو راحت به خواب می رفتی...؟

عشق من بر تنت قواره نبود،

یا تو هر روز آب می رفتی...؟

 

| کمیل آزادی |

  • پروازِ خیال ...

روی پیشونی

۳۰
فروردين

 

کاش روی پیشونی آدمایی که دارن زیربار غصه‌هاشون له میشن یه چیزی نوشته بود تا بقیه کمی مراعاتشونو میکردن.

مثلا نوشته بود: این آقا دارد از صدمین جایی که فرم پر کرده و استخدام نشده برمیگردد، این خانم سالهاست بغل نشده، این آقا را دارند میگذارند خانه‌ی سالمندان، این خانم مادرش مریضی صعب‌العلاج دارد، این آقا قول داده تابستان برای پسرش دوچرخه بخرد ولی پول ندارد، این خانم تا حالا کسی عاشقش نشده، این آقا خیلی حالش بد است و اگر یقه‌اش را بگیرید امشب خودش را میکشد... این آدم شکستنی‌ست...

 

| حمید باقرلو |

  • پروازِ خیال ...

پشت بام کوچک ما

۲۷
فروردين

 

صفحه تلویزیون

اخبار جنگ‌های جهان را

برفکی نشان می‌دهد

به پشت بام می‌روم

دو کبوتر روی آنتن عشق بازی می‌کنند

دنیا از پشت بام کوچک ما آغاز می‌شود

 

| سارا غضنفری |

  • پروازِ خیال ...

بی خبری

۲۳
فروردين

 

مادر رنج و پدرخوانده‌ی آوارگی‌ام

خسته از آنچه که آمد به سر زندگی‌ام

 

حیرت‌ انگیزترین فاجعه‌ی این برهوت

یک پشیمانی بی‌فایده‌ در حین سقوط!

 

شرح‌ دلگیر‌ترین منظره‌ی برگ و باد

سفره‌ی خالی و مشق شب بابا نان داد!!

 

من یکان عدد هیچم و از هیچ پُرم

چون سکوت آمده‌ام تا به کسی بر نخورم

 

شعر تلخی شده‌ام، دیوانی از دلواپسی

از مصیبت نامه‌ها فالی نمیگیرد کسی

 

رو به این منظره‌ی بی‌سر و ته حیرانم

گویی از چشم خدا هم بخدا پنهانم

 

ای خوش آن عمر که در بی‌خبری سر کردم

کاش می‌شد به همان بی‌خبری برگردم...

 

| محسن شیرالی |

  • پروازِ خیال ...

نزدیکی، دوری

۲۳
فروردين

 

نزدیکی

چون لب هایم به من

دوری

چون بوسه ای که هرگز نمی رسد.

 

| محمود درویش |

  • پروازِ خیال ...

عشق و زن

۲۲
فروردين

 

عشق

عجیب تر از آن است که

در یک زن خلاصه شود!

و زن،

غریب تر از آن

که در یک عشق شناخته شود!

 

| افشین یداللهی |

  • پروازِ خیال ...

بهم نمی چسبه

۲۰
فروردين

 

قطار مترو تورو مثل مروارید توی خودش کشید و دراشو روت بست. نیمی از من با من برگشت، نیم دیگه م اما بازم روی نیمکتای آبی رنگ ایستگاه تئاتر شهر جا موند. قطار رفت. قطاری که قلب من بود. چشم تو پنجره هاش.

 سرت که روی شونه ی راستم بود، درست چند دقیقه قبل از اینکه بری، بوی عطرت روی آستینم جا موند. گفتم:«از الان تا هروقت که باز ببینمت، هر خیابونی، هر دختری، هر چیزی که بوی عطر مونت بلک تورو بده، منو یاد تو میندازه».

دروغ گفتم. عصر همون روز عطرت از روی لباسم رفت. چند روز بعد فکرشم نمیکردم یه روز وسط یکی از کثیف ترین ساندویچی های شهر یادت بیفتم. راستش دنبال یه چیز خاص تر میگشتم، فکر میکردم چیزی که قراره تورو یادم بیاره باید خیلی خاص تر و شیک تر از یه ساندویچ باشه.

امروز موقع ناهار وقتی که به هرچیزی غیر از تو فکر میکردم، با دیدن یه ساندویچ یاد تو افتادم. درست بعد از اولین لقمه با خودم فکر کردم چقدر زندگی بدون تو برام شبیه ساندویچ بدون نوشابه س. شاید سیرم کنه، ولی اصلا بهم نمی چسبه.

 

| محمدرضا جعفری |

  • پروازِ خیال ...

 

باشم، نباشم، فرقی ام داره؟!

چیزی نمونده بین ما دوتّا

پایینِ کوچه خطِ پایانه

از موضعِ بالا نِگا کن تا...

 

می‌بینی چشمای من‌و وقتی

غرقه تو آهنگای بی‌معنی

عاشق شدم تو شهرتون، اما

تو شهرتون عاشق شدن یعنی...

 

هم دوستت دارم مث قبلا

هم مطمئنم دوستم داری!

حس می‌کنم چن وقته حسش نیست...

حس می‌کنم هی با خودت داری...

 

فکری به حال هردومون کردم

فکری به حال من، به حال تو

برگشتنم کار قشنگی نیست

هی دورِ باطل، دورِ باطل، دو...

 

اشکای امروزت تموم میشه

کی پیش‌بینی کرده فردا رو؟!

گیرم یکی دستات‌و می‌گیره

من خیلی وقته خیلی چیزا رو...

 

از دست دادم بچگی‌هام‌و

رفتم یه مردِ بدتر آوُردم

ما خوب بودیم و هوا بد شد

من خیلی وقته سر در آوُردم...

 

از برفی که چن ساله می‌باره

تا هق هقِ تو بعدِ این بارون

چن سالِ دیگه تو همین کوچه

چن سالِ دیگه تو همین تهرون...

 

باشم، نباشم، فرقی ام داره؟!

 

| میثم بهاران |

  • پروازِ خیال ...

پس کجایی؟

۱۹
فروردين

 

ای نقش تو ام در چشم

ای نام تو ام بر لب

ای جای تو ام در دل

پس کجا تو پنهانی؟

 

| بیژن الهی |

  • پروازِ خیال ...

 

نمیتوانم به تو بگویم:

"دوستت دارم"

اما میتوانم

وقتی به خواب رفته ‌ای

در سکوت

با لب‌ هایم روی پیشانی‌ ات

بنویسمش تا

انگشت های رویاهایت آن را

بردارند...

 

| غاده السمان |

  • پروازِ خیال ...

بدون تو می میرم

۱۸
فروردين

 

نه فقط از تو اگر دل بکنم می‌میرم

سایه‌ات نیز بیفتد به تنم می‌میرم

 

بین جان من و پیراهن من فرقی نیست

هر یکی را که برایت بکنم می‌میرم

 

برق چشمان تو از دور مرا می‌گیرد

من اگر دست به زلفت بزنم می‌میرم

 

بازی ماهی و گربه است نظربازی ما

مثل یک تُنگ شبی می‌شکنم می‌میرم

 

روح ِ برخاسته از من، ته این کوچه بایست

بیش از این دور شوی از بدنم می‌میرم

 

| کاظم بهمنی |

  • پروازِ خیال ...

حواست به من نیست

۱۸
فروردين

 

گاهی از دلم هیچ صدایی نمی‌شنوم. گاهی حس می‌کنم مرده.

اگه بتونم دلم رو خوش‌حال کنم، می‌برمش جایی که هم‌دیگه رو می‌دیدیم، می‌شونمش رو به روی پنجره‌ تا لحظه‌ی اومدنت رو ببینه. وقتی داری با لبخند همیشگیت نزدیک می‌شی، محکم می‌گیرمش تا از جا کنده نشه. اون روز واسه‌ی هیچی عجله نمی‌کنم، بهش فرصت می‌دم تا خوب نگات کنه. عطرت رو دوست داره، انقدر اونجا می‌مونم تا تنت رو نفس بکشه.

همیشه وقتی حال دلت خوبه، زمان همراه خوبی نیست. تندتر و تندتر می‌گذره. انگار برای گرفتن چیزایی که دوستشون داری عجله داره.

وقت خداحافظی دیگه دست‌دست نمی‌کنم، می‌دونم چقدر می‌خواد بغلت کنم. می‌دونم وقتی لمست می‌کنم چه تپشی می‌گیره. انقدر توی آغوش می‌گیرمت که صدای قلبت رو بشنوه، که آروم بشه.

می‌دونم که نمی‌تونم زمان رو اون‌جایی که می‌خوام متوقف کنم‌. بعد از آخرین بوسه، ما کنار هم می‌ایستیم و رفتنت رو تماشا می‌کنیم. قدم به قدم. بعد تا صبح به تو فکر می‌کنیم. لحظه به لحظه.

گاهی انقدر از زندگی خالی‌ می‌شم، که هیچ‌کس و هیچ‌چیز جز تو  نمی‌تونه آرومم کنه. نه خوابت، نه خیالت. فقط خودت.

این روزا حواست به کیه که حواست به من نیست؟

 

| پویا جمشیدی |

  • پروازِ خیال ...

برق خنده هایت

۱۸
فروردين

 

خورشید گو نخندد، صبحی تتق نبندد

ای برق خنده هایت، از آفتاب خوش تر

 

| حسین منزوی |

  • پروازِ خیال ...

بالای شهر

۱۷
فروردين

 

بالای شهر

روی تپه‌ای نشسته‌ام،

کدام‌یک از این روشنایی‌ها

چراغ خوابِ شماست؟

کدام‌یک از این تاریکی‌ها

چراغ‌خواب خاموش شماست؟

می‌ترسم

از پشیمانی مردی که

پایش به زمین نمی‌رسد...

می‌ترسم

از هر چیزی که

از سقف آویزان باشد...

 

| مهدی نظارتی زاده |

  • پروازِ خیال ...

دختری زیبا

۱۷
فروردين

 

او دختری زیباست

ساده و راستگو

و «پرنده» ای غمگین و عاشق در قلبش پنهان است!

 

| مژگان ضحاکی |

  • پروازِ خیال ...