کافه شعر

******
اگر شعری آرامتان کرد
دعایی به حال شاعر بد حالش کنید
ثواب دارد...

" دنیا به شاعرها بدهکاره "

******
برای دیدن عکس در سایز واقعی
بر روی آن کلیک کنید.
امیدوارم از پست ها لذت ببرید :))

بایگانی
محبوب ترین مطالب

بیش مرنجانم

چهارشنبه, ۶ دی ۱۳۹۶، ۰۱:۲۰ ب.ظ


ما بحثمون شد. بعد با هم جنگیدیم. البته اینو دیگه همه دنیا میدونن که با مرجان هیچکس جز من، بی سپر نمیجنگه.

مرجان جیغ کشید که «تو کلا از اول هم نفهم بودی» ولی منظورش این بود بغلم کن نفهم.

من داد کشیدم «نفهم نبودم که با تو ازدواج نمیکردم» ولی در اصل میخواستم بگم خودت بپر بغلم اگه راست میگی.

ولی هیچکدوم بلد نبودیم منظورمون رو درست برسونیم.

مرجان شروع کرد به خورد کردن چینی های توی کابینت. و من تموم مدت به این فکر میکردم که «آفرین به این زور و آفرین به این بازو».

بعد مرجان رفت. اوایلش خوب بود، مشکلی نبود. بعد ولی سخت تر شد. دیگه شبا کسی پهلوهامو نیشگون نمیگرفت. صبح ها کسی پارچ آب خالی نمیکرد روم که دیر سر کار نرسم. وقتی از سر کار برمیگشتم کسی نبود موهاشو از پشت بکشم. مثل آدامسی که مزه ش رفته باشه مزه ی مجردی زندگی کردن، مزه راحت با پارچ آب خوردن، مزه پوست تخمه هارو فوت کردن رو فرش، رفته بود. پاییز سرد تنهایی رسیده بود.

گوشیمو برداشتم و آرزو میکردم مرجان کلی پیام داده باشه و پشیمون شده باشه. غیر از چنتا پیام از بانک و جوکای بیمزه ی بچه های دبیرستان تو گروه خبر دیگه ای نبود. خیلی دوست داشتم مقاومت میکردم و اول من پیام نمیدادم. ولی من بدبخت مرجان بودم.

براش نوشتم: ببخش عروس قصه، دلم جوونی کرده. با تو اگه یه لحظه، نامهربونی کرده. مرجانم، بیش مرنجانم، برگرد.


| محمدرضا جعفری |

  • موافقین ۴ مخالفین ۰
  • ۹۶/۱۰/۰۶
  • ۵۶۳ نمایش
  • پروازِ خیال ...

محمدرضا جعفری

نظرات (۲)

  • زهرا اردیبهشتی 20
  • وه !
    چه زیبا !

    عالی بود بانو جان !
    به دلم نشست !
    پاسخ:
    و نویسنده زیبا قلم زده
    ممنونم که همیشه هستی و اینجا رو میخونی :)
    سلام آقای لئو 
    نوشتنتون نشون از بودنتونه ، همین که هستید و مینویسید یعنی خوبین و خوشحالم که حالتون خوبه ...
    وقتی که متناتونو یا بهتر بگم حرفای دلتونو میخونم ، آرزو میکنم کاش من اونارو نوشته بودم ، مثلِ حسِ شما به متنای تودل بروِ تانزانیا =)))
    حتی اگر همه لفت بدن از اون کانالی که اولین بازدیدشو من میزنم ، بازم من هستم ...
    لطفا بمونید و بنویسید و شادمون کنید ، حتی اگر فضای نوشتنتون " خاکستری " باشه ^_^
    پاسخ:
    به به
    چه خوب که از طرفدارای پر و پا قرص آقای جعفری هستین :)
    امیدوارم همچنان قلمشون که به قول شما همش حرف دله ماندگار بمونه
    ممنون از حضورتون :))
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی