بهار امسال
- ۱ نظر
- ۲۹ اسفند ۰۰ ، ۲۰:۲۰
- ۴۰۴ نمایش
دستت را به من بده
نترس !
باهم خواهیم پرید...
من از روی رویاهایی که رو به باد وُ
تو از روی بوته هایی که بارانْ پَرَست...
امید و علاقه ی من از تو ،
اندوه و اضطراب تو از من
واژهها، کتابها و ترانههای من از تو ،
سکوت، هراس و تنهاییِ تو از من
حضور، حیات و حوصلهی من از تو ،
تَراخُم، تشنگی و کسالتِ تو از من
هلهله، حروف، هرچه هستِ من از تو ،
درد، بلا و بی کسیهای تو از من...
| سید علی صالحی |
قمری های بی خیال هم فهمیده اند
فروردین است ،
اما آشیانه ها را باد خواهد برد.
خیالی نیست !
بنفشه های کوهی هم فهمیده اند
فروردین است ،
اما آفتاب تنبلِ دامنه را باد خواهد برد.
خیالی نیست.!
سنگریزه های کناره رود هم فهمیده اند
فروردین است ،
اما سایه روشنانِ سحری را باد خواهد برد.
خیالی نیست !
همه اینها درست
اما بهارِ سفر کرده ی ما کی بر می گردد؟
واقعاً خیالی نیست !؟
| سید علی صالحی |
بیا برویم خانهی خودمان
هر چه باشد بهتر از بوی باد وُ
بالشهای کهنهی این مسافرخانه است
روی زمین میخوابیم
دفترِ ترانههای حافظ را
زیر سر خواهیم گذاشت،
صبح که از خوابِ فال و پیاله برمیخیزیم
خانه پُر از بوی می و عطرِ شکوفه
خواهد شد.
این همان مطلبیست
که از سهمِ سادهی همین زندگی
به ما خواهد رسید.
حالا دست از دوختن این دگمههای شکسته بردار،
برایت پیراهنِ خوشرنگِ قشنگی خریدهام،
وِل کن بیا برویم رو به نورِ چراغ بنشینیم
اینجا دعای روشن هیچ دختری !
برآورده نمیشود
به خدا خانهی خودمان خوب است،
خانهی خودمان خوب است ....
| سید علی صالحی |