من چه چیزی را بهانه کنم؟
من چه چیزی را بهانه کنم؟
که به تو برگردم
که به تو پیامی بفرستم
از بخت بد نه کتابی پیش تو جا گذاشته ام
نه عطری؛ نه شالگردنی
برای یک تبریک ساده هم هیچ مناسبتی با تو همخوانی ندارد
نه پزشک شده ای؛ نه مهندس و نه...!
از تولدت هم که ماه ها گذشته است
من چه چیزی را بهانه کنم که سر صحبت را با تو باز کنم؟
چرا به فکرم نرسیده بود
آن روز که همه ی بهانه ها را یکجا
به دستت دادم تا برای همیشه بروی
لااقل یکی از آن بهانه ها را
برای امروز پس انداز کنم؟!
من چه چیزی را بهانه کنم؟
که به تو برگردم
| مهسا مجیدی پور |
- ۰ نظر
- ۱۹ مهر ۹۷ ، ۲۰:۰۰
- ۷۸۳ نمایش