تو تقصیری نداشتی
جمعه, ۱ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۲۴ ق.ظ
تو تقصیری نداشتی
تو عاشق بودی
بی آنکه بدانی
رسم این دنیا، حذف عاشق هاست
و ساختن تندیسِ یادبودشان
تو تقصیری نداشتی
تو باور کردی
و نمی دانستی
که " هیچکس ها " با باورهای تو " کسی " میشوند
تو تقصیری نداشتی
تو ساده بودی
و بی خبر از اینکه
دروازۀ سادگی، بی چفت و بست است
تو تقصیری نداشتی
تو تنها بودی
و نفهمیدی
تنهایی، خواستن های رانده شده را
چه میزبان گشاده رویی ست
تو تقصیری نداشتی
قلبت خام بود
و برای پخته شدن، یک حرارت خوب لازم داشت
فقط حواست نبود، شعله را زیاد کردی
دلت کمی ته گرفت
حالا بوی سوختگی همه دنیا را برداشته
تو تقصیری نداری
آتشنشان ها
همیشه دیر میرسند
| پریسا زابلی پور |