دیدَم از پَنجره خندان دونَفر در کوچه
شدّت خَندهٔ آن دو به غَمَم جَریان داد
دلِ من تا لَب خندان تو با یارت دید
از لبِ پَنجره اُفتاد کِنارم جان داد
| شاهین پورعلی اکبر |