فرصت هست
يكشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۶، ۰۶:۵۵ ب.ظ
گفتم بیا عکس یادگاری بگیریم
سیاه
سفید
خاکستری
من روی صندلی چوبی قدیمی بنشینم
تو پشت سرم بایستی و دستهایت روی شانه من باشد.
گفتی: هنوز فرصت هست
همیشه فرصت هست.
گفتم بیا عکس یادگاری بگیریم
من شبیه سی سالگی مادرم باشم
تو شبیه روزهایی که هنوز عاشقت بودم
و هر دو بیهوده لبخند بزنیم
به مردی که نمیشناسیمش.
گفتی: همیشه فرصت هست.
و ندیدی مرگ را که از آن سوی شمشادها
نگاهمان میکرد...
| رویا شاه حسین زاده |