کافه شعر

******
اگر شعری آرامتان کرد
دعایی به حال شاعر بد حالش کنید
ثواب دارد...

" دنیا به شاعرها بدهکاره "

******
برای دیدن عکس در سایز واقعی
بر روی آن کلیک کنید.
امیدوارم از پست ها لذت ببرید :))

بایگانی
محبوب ترین مطالب

مرضیه

دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۹، ۰۲:۱۹ ب.ظ

 

شانزده سالم بود که از "مرضیه" خوشم اومد.

چند خونه اونورتر از ما زندگی می کردن؛

اونوقتا مثل حالا نبود بشه بری جلو و اقرار کنی که عاشق شدی؛

عشق رو باید ذره ذره می ریختی تو خودت؛

شب ها باهاش گریه میکردی صبح ها باهاش بیدار می شدی و گاهی می بردیش سرکلاس.

"مرضیه" دو سال بعدش شوهر کرد.

۲۰ سالم که شد از همکلاسیم خوشم اومد. خیلی شبیه "مرضیه" بود

رفتم جلو و بهش گفتم دوسش دارم؛ ولی قبل از من یکی تو زندگیش بود!

تو ۲۵ سالگی از همکارم خوشم اومد؛ تُن صداش عجیب شبیه "مرضیه" بود.

تو ۳۰ سالگی از دختر مستاجرمون؛ که شبیه "مرضیه" می خندید

تو ۴۰ سالگی از کارمند بانک اونطرف خیابان که موهاشو مثل "مرضیه از یه طرف می ریخت تو صورتش.

می ترسم "مرضیه" خیلی می ترسم.

هشتاد یا صد سال ام بشه همش تو رو ببینم

که هر بار یه جوری داری دست به سرم می کنی.

 

| حمید جدیدی |

  • موافقین ۳ مخالفین ۰
  • ۹۹/۰۴/۰۹
  • ۲۶۲ نمایش
  • پروازِ خیال ...

حمید جدیدی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی