و دیگر جوان نمی شوم
نه به وعده عشق و نه وعده چشمان تو
و دیگر به شوق نمی آیم
نه در بازی باد و نه در رقص گیسوان تو
چه نامرادی تلخی!
| محمدرضا عبدالملکیان |