در شب یلدای عشقت شب نشین باده ام
خسته از دلتنگیات با جام ها جان داده ام
نیستی هر لحظه اما با منی در شعر من
با خیالت مست در آغوش غم افتاده ام!
| مینا معمارطلوعی |
سلام چه خوب که هنوز کسی در وبلاگ فعالییت می کند
وچه سروده ها و دلنوشته های قشنگی را گردآوری نمودید
از برفی که چند ساله می باره
تا هق هق تو بعد این بارون
چند سال دیگه تو همین کوچه
چند سال دیگه تو همین تهرون
باشم نباشم فرقی هم داره؟!
سلام چه خوب که هنوز کسی در وبلاگ فعالییت می کند
وچه سروده ها و دلنوشته های قشنگی را گردآوری نمودید