در انتظار سوت پایانیم
چهارشنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۹، ۱۱:۰۵ ب.ظ
احساس های زخمی و سرکوب
من های همواره به من مغلوب
معشوقه های جعلی و مرغوب
پروازهای در قفس مصلوب
( ما مرده های توی زهدانیم)
اندیشه هامان چوبه های دار
کافر شدیم از دید این کفّار
خواب رهایی دیده ام هربار
با چشم های تا ابد بیدار
( با مرگ شاید زنده می مانیم)
گفتند آزادی ضرر دارد
الحق که فهمیدن خطر دارد
گاهی جهالت زور خر دارد
ابلیس هم ترس از بشر دارد
( دشمن که نه، در بند یارانیم )
آیینه از آیینه بیزار است
این زندگی بی مرگ دشوار است
ضحّاک این دوران خودش مار است
نعش خدا بر چوبه دار است
( در انتظار سوت پایانیم )
ما از تمام مرگ ها سیریم
هم مرده ایم و هم نمی میریم
اصلن چرا از کودکی پیریم
دنبال یک سلّول ، تقصیریم
( والله ماهم نوعی انسانیم )
| مرتضی شاکری |
- ۹۹/۱۲/۲۰
- ۱۵۱ نمایش