این غم یه عادته
شنبه, ۱ مهر ۱۴۰۲، ۰۶:۴۹ ب.ظ
کولهتو جم کردی از من بگذری
اینکه ترکم میکنی یک خواب نیست
تو هنوزم خیلی جذابی ولی
لحظههای رفتنت جذاب نیست
قول میدم که فراموشت کنم
قول میدی که بهم سر میزنی
نمیتونی توو چشام نگاه کنی
میری و از پشت خنجر میزنی!
سیگارمو بده
این غم یه عادته
من میکِشم هنوز
هر نخ یه حسرته
من طرفدار همین آزادیام
هر کسی دلگیره میتونه بره
خونه از عطرت کلافهس، دلخوره
من درو وا میکنم خونه بره!
عاشقی دارایی دیوونههاست
واسه این حرفاست که بدنامه عشق
عشق، تحقیرِ یه دنیا منطقه
خنده پای جوخهی اعدامه عشق!
سیگارمو بده
این غم یه عادته
من میکِشم هنوز
هر نخ یه حسرته
| کسرا بختیاریان |
...
یادته اون روز تکیه داده بودی به دیوار، زل زده بودی به دفترت و جای قلم سیگار دستت گرفته بودی؟ جوری عمیق پک میزدی که دلم میخواست به ساعت نکشیده نگار پیداش بشه یکی بخوابونه تو گوشم و گلومو گرو بگیره، دچارِ دستش، نگاهش، دچارِ رفتنش بشم؛ بیام تو عمق نگاهت، تکیهمو بدم به همون دیوار و اَ دستای غمگینت یه نخ سیگار کش برم و هی کام بگیرم اَ دردات و تنهاییاتو نفس بکشم تا سیر بشم اَ هرچی حسرته و توی اندوهِ انبوه از دودت خودمو خفه کنم. یادت نیست دیگه، یادت رفته از بس نبودی...
از "سرسپرده"-امیر امیری