حال من
۱۴
بهمن
- ۴ نظر
- ۱۴ بهمن ۹۹ ، ۲۳:۱۱
- ۲۳۰ نمایش
ابر میبارید بر آیندهی دلگیر من
خنده میزد کاتبِ تقدیر بر تدبیر من!
اشک میآمد به استقبال ما وقت وداع
سخت میلرزید در چشمان او تصویر من
شرم اگر مانع نمیشد، بیشتر میدیدمش
بگذرند ای کاش چشمان من از تقصیر من!
با سخن چینی مرا از چشم او انداختند
سادهلوحان غافلند از آه پر تاثیر من
مصحفی هستم میان مکتب کجفهمها
هرچه میخواهند میگویند در تفسیر من
هیچ ابری موجب خاموشی خورشید نیست
روسیاه است آن که کوشیدهست در تحقیر من...
| حسین دهلوی |