بعد از هزار مرتبه خواهش، دم وداع
چیزی نداشتم که بگویم...گریستم
| حسین دهلوی |
پشت قاب چشم بارانیٖم رویَت محو بود...
ای دریغ از اشک, ای آاااه از فراق
ای بابا