چه بوسیدنی است
زنی آلوده به سردی و سکوت
که دل و دست اش
درمانِ بی آرامی های من است
انار سرخی شده ام
در تبِ رسیدن
در انتظارِ شنیدنِ نامم
میانِ شعرهای بُرَنده اش
و دعوت شدن به بوسه های خونین اش
من روی زمینِ دل نشین ترین دردها
خانه ساخته ام
| بهنود فرازمند |