دهانت
پوستت
و دلتنگی هایت
همه میراث زندگی ست.
| پابلو نرودا |
میراث من آغوشی بود که از دست دادم...
اینگونه بگویم؛ دلتنگی، زیر پوست آدمی، لای هزاران درد مدفون می شود و به دهان هیچ دل شکسته ای نمی رسد... این خودخواستگی، این تقلا معنای زندگی ست...
و اما
این نوشته را با جملهای از صفحه ۶۲ کتاب "هربار که معنی زندگی را فهمیدم عوضش کردند" اثر دانیل مارتین کلاین به پایان میبرم:
همنشینی همراهتر از تنهایی نیافتم،
قابل معاشرت و شایستهی رفاقت
:)
به قول غم هایم، چطور می توانی بودنم را جبران کنی؟
و من در آغوشش می کشم...
میراث من آغوشی بود که از دست دادم...
اینگونه بگویم؛ دلتنگی، زیر پوست آدمی، لای هزاران درد مدفون می شود و به دهان هیچ دل شکسته ای نمی رسد... این خودخواستگی، این تقلا معنای زندگی ست...
و اما
این نوشته را با جملهای از صفحه ۶۲ کتاب "هربار که معنی زندگی را فهمیدم عوضش کردند" اثر دانیل مارتین کلاین به پایان میبرم:
همنشینی همراهتر از تنهایی نیافتم،
قابل معاشرت و شایستهی رفاقت