کافه شعر

******
اگر شعری آرامتان کرد
دعایی به حال شاعر بد حالش کنید
ثواب دارد...

" دنیا به شاعرها بدهکاره "

******
برای دیدن عکس در سایز واقعی
بر روی آن کلیک کنید.
امیدوارم از پست ها لذت ببرید :))

بایگانی
محبوب ترین مطالب

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حمید مصدق» ثبت شده است

درون سینه من

۲۱
شهریور

 

من مانده‌ام زِ پا

ولی آن دورها هنوز

نوری‌ست

شعله‌ای‌ست

خورشید روشنی‌ست

که می‌خوانَدم مُدام!

 

اینجا درون سینه من

زخم کهنه‌ای‌ست

که می‌کاهدم مُدام.

 

| حمید مصدق |

  • پروازِ خیال ...

دل وحشت زده

۱۹
مرداد


دل وحشت زده در سینه من می‌لرزید

دست من ضربه به دیوار زندان کوبید

آی همسایه زندانی من

ضربه‌ی دست مرا پاسخ گوی

ضربه دست مرا پاسخ نیست

 

تا به کی باید تنها تنها

وندر این زندان زیست

ضربه هر چند به دیوار فرو کوبیدم

پاسخی نشنیدم

 

سال ها رفت که من

کرده‌ام با غم تنهایی خو

دیگر از پاسخ خود نومیدم

 

راستی هان

چه صدایی آمد؟

ضربه‌ای کوفت به دیواره زندان، دستی؟

ضربه می‌کوبد همسایه زندانی من

پاسخی می‌جوید

دیده را می‌بندم

در دل از وحشت تنهایی او می‌خندم 


| حمید مصدق |

  • پروازِ خیال ...

" ای عشق"

۰۳
مرداد


و تو

آن شعر محالی که هنوز

با دو صد دلهره در حسرت آغاز توام

چشم بگشای و مرا باز صدا کن

" ای عشق"

که من از لهجه ی چشمان تو 

شاعر بشوم

و تو را سطر به سطر

و تو را بیت به بیت

و تو را عشق به عشق ...

شاید اینبار تو را پیش تو 

با مرگ خود آغاز کنم ...


| حمید مصدق |

  • پروازِ خیال ...

من صبورم اما

۱۶
ارديبهشت


من صبورم اما

به خدا دست خودم نیست اگرمی رنجم

یا اگر شادی زیبای تو را

به غم غربت چشمان خودم می بندم


من صبورم اما

چه قدَر با همه ی عاشقی ام محزونم

و به یاد همه ی خاطره های گل سرخ

مثل یک شبنم افتاده ز غم مغمومم


من صبورم اما

بی دلیل از قفس کهنه ی شب می ترسم

بی دلیل از همه ی تیرگی رنگ غروب

و چراغی که تو را از شب متروک دلم دور کند


من صبورم اما

آه، این بغض گران

صبر چه می داند چیست


| حمید مصدق |

  • پروازِ خیال ...