کافه شعر

******
اگر شعری آرامتان کرد
دعایی به حال شاعر بد حالش کنید
ثواب دارد...

" دنیا به شاعرها بدهکاره "

******
برای دیدن عکس در سایز واقعی
بر روی آن کلیک کنید.
امیدوارم از پست ها لذت ببرید :))

بایگانی
محبوب ترین مطالب

۲۳ مطلب با موضوع «بوسه» ثبت شده است

بوسید مرا

۲۹
مهر

 

کعبه منم، قبله منم سوی من آرید نماز

کان صنم قبله‌نما خم شد و بوسید مرا

 

| هوشنگ ابتهاج |

  • پروازِ خیال ...

 

این گونه که نگاه می‌کنی،

چاره‌ای ندارم

جز بوسیدنت!

 

| لیلا مقربی |

  • پروازِ خیال ...

 

"دوستت دارم" همیشه به زبان آوردن نیست،

یا اگر باشد چه زبانی بهتر از بوسیدن...

 

| حمید رها |

  • پروازِ خیال ...

حیات ما

۰۶
ارديبهشت

 

به کجا برم شکایت، به که گویم این حکایت

‏که لبت حیات ما بود و نداشتی دوامی

 

| حافظ |

  • پروازِ خیال ...

دیوان سینا

۲۲
بهمن

 

بوعلی سینا هم این لب را اگر بوسیده بود

جای قانون و شفا، دیوان سینا داشتیم

 

| رسول رمضانیان |

  • پروازِ خیال ...

 

آن‌قدر نگذاشتی ببوسمت که بوسه را هم ممنوع کردند.

حالا نفس‌هامان هم به شماره افتاده، مثل عشق سال‌های وبا...

لعنت به تو، لعنت به من، لعنت به همه‌ی ما...

به‌خاطر همه‌ی بوسه‌هایی که از هم دریغ کردیم!

اگر زنده ماندی از طرف من به تمام مردم دنیا بگو تا می‌توانید همدیگر را ببوسید. نسل ما همه مردند در عصر یخبندان.

عصری که بوسیدن، حکم جام شوکران را داشت و چکاندن ماشه در دهان خویش ...

به همه‌ی دنیا بگو ما را نامهربانی‌‌ها کشت؛

نه جنگ‌های صلیبی و طاعون و سل...

 

| گابریل گارسیا مارکز |

  • پروازِ خیال ...

بوسیدمت

۲۱
دی

 

حرف برای گفتن زیاد بود،

وقت کم...

بوسیدمت!

 

| سمانه سوادی |

  • پروازِ خیال ...

نیکی

۲۲
شهریور

 

در جواب سرد مهری های او بوسیدمش

از پیمبر خوانده ام نیکی کنم جای بدی...

 

| احمد جم |

  • پروازِ خیال ...

 

همیشه در یک عمر کوتاه

چیزی برای غمگین ‌بودن هست

مثل این ماه

که می‌خواهد سرش را بکوبد به پنجره

غمگین اما در کمال ادب

لب‌هایم را

مثل کفش‌هایم

جفت می‌کنم

و تو را

با همان شدّت که یک درخت بریده سقوط می‌کند

می‌بوسم.

 

| حسین صفا |

  • پروازِ خیال ...

بوسیدن

۰۷
مرداد

 

بوسیدنت که تمام شد

در بهشت را بستند

گناه ما بزرگ بود؛

این طرف دیوار زیباتر شده بود!

 

| عرفان‌ پاکزاد |

  • پروازِ خیال ...

یک بوسه

۰۸
خرداد

 

گیزین عزیزم، زن ظریفی‌ست

که تنها به اندازه ی یک بوسه،

جان در بدن دارد...

 

| جمال ثریا |

  • پروازِ خیال ...

مرا ببوس

۰۶
خرداد

 

مرا ببوس

آن گونه که باران دشت را می بوسد

و آتش علفزار را

مرا زنده کن،بمیران

زنده کن،بمیران

که اگر نبوسی ام، می میرم

که اگر ببوسی ام، می میرم

و در کشاکش مرگ و زندگی

آنچه پیروز است؛

لب های پرخون توست

 

| الناز امیدی |

  • پروازِ خیال ...

بوسه های ما

۲۶
اسفند

 

بوسه‌های ما

نه گزاف بود نه دروغ،

پناه بود...

 

| احمدرضا احمدی |

  • پروازِ خیال ...

مجال بوسه

۱۸
اسفند

 

مجال بوسه

به لب‌‌های خویشتن بدهیم

که این بلیغ‌ترین

مبحث شناسایی‌ست.

 

| حسین منزوی |

  • پروازِ خیال ...

 

ما نسل بوسه ‌های ممنوع بودیم.

عشق را میان لب ‌های هم

پنهان کردیم تا نمیرد.

بعد از ما، شما

نسل آزادی بوسه در خیابان خواهید بود.

عشق را

با لب ‌هایتان فریاد بزنید،

تا زندگی کند...

 

| افشین یداللهی |

  • پروازِ خیال ...

یک طرف...

۳۱
تیر


یک طرف از ناز می بندد لبش راهِ نیاز 

یک طرف جا از برای بوسه خالی می کند


| طالب آملی |

  • پروازِ خیال ...


فلفل از بوسه های تو می روید

شعر از لبان من

قانون عشق چنین است

باید گذر کنم

" معصوم و پاک تر زِ سیاووش از شعله زار جنگلِ مژگانت "

اما دریغ و درد

کس با من این نگفت

کز نی نی سیاه دو چشمت حذر کنم

فلفل از بوسه های تو می روید

شعر از...


| نصرت رحمانی |

  • پروازِ خیال ...

جواب بوسه

۲۹
فروردين


چه خوب می شد اگر در شریعتت بانو

جواب بوسه شبیه سلام، واجب بود !


| رضا احسان پور |

  • پروازِ خیال ...


نفس کشیدم و گفتی زمانه جانکاه است

نفس نمی کشم، این آه از پی آه است


در آسمان خبری از ستاره ی من نیست

که هر چه بخت بلند است، عمر کوتاه است


به جای سرزنش من به او نگاه کنید

دلیل سر به هوا گشتن زمین، ماه است


شب مشاهده ی چشم آن کمان ابروست

کمین کنید رقیبان سر بزنگاه است


اگر نبوسم حسرت، اگر ببوسم شرم

شب خجالت من از لب تو در راه است 


| فاضل نظری |

  • پروازِ خیال ...


به رغمِ خویش

مقصود من از خدا تویی

در آغوش گرفتن تمام دوست‌داشتنی‌ها

و باقی، تاسی است که می‌ریزند...


با دستان تو همراه می‌شوم

لبانت را می‌بوسم

هر جا که باشی لمست می‌کنم

و باقی، همه پنداری است


| لویی آراگون |

  • پروازِ خیال ...

ببوس مرا

۰۸
آذر


لب هایم‌ 

این ماهیچه های مطبوع به وزنِ آب را ببوس

قبل از کنجکاوی صبح در اشتهای بدن 

قبل از کِشَندگیِ خمیازه های فارغ  از تمایل و برخورد

قبل از هوش آن زنِ منتظر ببوس مرا


ببوس مرا در علاقه ی بو به گردن

در حسد ِ بلند ِ تار مویی آویخته از یقه هنگام خداحافظی

ببوس مرا و فراموش کن چقدر بودن از پاهای تو کدورت داشت 

 

من بچه بودم و دستهایم گماشته بود به نوشتن

چه‌ میدانستم از بسامد بوسه در شرح آب؟

از گزِش دندان در حجامت لبها چه میدانستم من؟

من بچه بودم و دستهایم گرفتنِ مادر را بلد بود در مساحت مُشتی چادر

و آن لجِ زنانه ی شور انگیز را 

در ربایش شهوت هیچ مردی فرا نگرفته بودم


ببوس مرا بعد از این همه سال 

که نگویم؛ دستهایم اگر گرفتن بلد بود...

که نگویم؛ کنار آمده ام 

و در کجاوه کرامتِ کلماتم زنی نباشد جز من برای تو


لبهایم را ببوس ای باشنده ی شورانگیز 

این ماهیچه های مطبوع به وزن آب را 

در مدارای اینکه؛

من هم از آفرینش لبهایم متوقعم! 


| سپیده مختاری |

  • پروازِ خیال ...

مَچشان

۱۸
مهر


ز آنکه مرا داد لبش؛ نیست لبی را اثرش

ز آنچه چشیدم ز لبت؛ هیچ لبی را مچشان


| مولانای جان |

  • پروازِ خیال ...

بوسه ها

۱۰
شهریور


بوسه ها

آواره ترین مخلوقات پروردگارند...

بر باد

بر در

بر خود

بر حسرت

و گاهی بر لب!


| احمدرضا احمدی |

  • پروازِ خیال ...