کافه شعر

******
اگر شعری آرامتان کرد
دعایی به حال شاعر بد حالش کنید
ثواب دارد...

" دنیا به شاعرها بدهکاره "

******
برای دیدن عکس در سایز واقعی
بر روی آن کلیک کنید.
امیدوارم از پست ها لذت ببرید :))

بایگانی
محبوب ترین مطالب

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عباس صفاری» ثبت شده است

پلک زدن ستاره

۱۶
فروردين

 

می گویند عمر من و تو

در محاسبات نجومی

در حد پلک زدن یک ستاره هم نیست.

من اما حاضرم

زیر تک درختی

پرت افتاده تر از تنهایی آدم

در پرتو حسن تو بنشینم

و صد سالی یک بار

پلک بزنم.

 

| عباس صفاری |

  • پروازِ خیال ...

 

در هر زندان دنیا

زندانیِ فراموش شده‌ای

و در هر گورستان جهان

عزیز به خاک سپرده‌ای داشتم

و تنها بودم

مثل ماه

که کوتاه‌تر از تنهایی من

دیواری نیافته بود

 

| عباس صفاری |

  • پروازِ خیال ...

 

چگونه دلم تنگ نشود

برای شبی که پر ستاره تر

خانه ای که خلوت تر

تویی که زیباتر

منی که دیوانه تر

و بستری که کوچکتر بود

 

| عباس صفاری |

  • پروازِ خیال ...


در انتظار چه نشسته‌ای

زمان علف خرس نیست عزیزم

هر ثانیه‌ی حرام شده‌‌اش را باید حساب پس بدهی

حواست نباشد

همین ساعت لکنته‌ی دیواری

به نیش عقربه‌های تیزش

تو را و اشتیاق مرا

به اجزای موریانه پسند تجزیه می‌کند

و چشم‌هایت را می‌برد

مانند دو تمبر باطل شده‌ی قدیمی

در آلبومی کپک‌زده بچسباند

نگو کسی به فکرت نیست

و نامت را دنیا از یاد برده‌است

شاید دنیا تویی و من

و نام ما مهم نیست در جریده عالم

با حروف درشت چاپ شود

همین که جانانه بر لبی جاری شود

تا ابدیت خواهد رفت


| عباس صفاری |

  • پروازِ خیال ...


در این روزهای آخر اسفند

وقتی که خانه ات کلاه سفیدش را

به احترام بنفشه ها

از سر بر می دارد,

تو نیز خاکسترهای تلخ این زمستان را

از آستین بتکان

و چشم های غبار گرفته اش را

با روزنامه های بد خبر دیروز 

برق بینداز

تا تعبیر خواب های اردیبهشتی ات

راه زیادی نمانده است...


| عباس صفاری |

  • پروازِ خیال ...


گفته بودم زیباتر از تمام ستارگانی هستی

که سینمای جهان کشف کرده است

حالا هزار سال نوری دور شده از من

و هزار بار زیباتر.

حتی از آدمک برفی

شال و کلاهی بر جا می ماند و هویج کبودی بر چمن زرد،

اما به یادگار از تو

نمانده در این خانه هیچ

جز سرمای قلب یخ زده ات.

آسمان و هر چه آبی ِ دیگر

اگر چشمان تو نیست

رنگ هدر رفته است

بر بوم روزهای حرام شده

چه رنگها که هدر رفتند

و تو نشدند.


| عباس صفاری |

  • پروازِ خیال ...

زیبا

۲۷
تیر


لازم نیست دنیا دیده باشد

همین که تو را خوب ببیند،

دنیایی را دیده است..!

از میلیون‌ها سنگِ همرنگ 

که در بستر رودخانه بر هم می‌غلتند

فقط سنگی که نگاه ما بر آن می‌افتد،

زیبا می‌شود..


تلفن را بردار

شماره‌اش را بگیر،

و ماموریت کشفِ خود را

در شلوغ‌ترین ایستگاه شهر

به او واگذار کن...


از هزاران زنی که فردا

پیاده می‌شوند از قطار

یکی زیبا

و مابقی مسافرند...


| عباس صفاری |

  • پروازِ خیال ...