کافه شعر

******
اگر شعری آرامتان کرد
دعایی به حال شاعر بد حالش کنید
ثواب دارد...

" دنیا به شاعرها بدهکاره "

******
برای دیدن عکس در سایز واقعی
بر روی آن کلیک کنید.
امیدوارم از پست ها لذت ببرید :))

بایگانی
محبوب ترین مطالب

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرنوش همتی» ثبت شده است

آینده م تویی

۱۸
اسفند


+ یه چیزی بگم…!؟

وقتی میدیدمت، میخواستم بال دربیارم... میخواستم بپرم بغل ات! یا آرزو میکردم،بشم دکمه ی پیرهنت…!

- خب؟!

+ اولا فکر نمیکردم یه روز، تویی که هر روز از کنار میگذری قراره بشی تمام زندگیم! نمیدونستم از این به بعد، تو گم میشی تو این شلوغی ها و من هی باید دعا کنم تا ببینمت...!

- دیگه چیکار میکردی…!؟

+ میدونی، آدما وقتی کسیو دوست دارن، وقتی بخوان انکارش کنن، هی به خودشون و اون آدم فحش میدن! هی میگن، این بار آخرت بودا! دیگه محلش نذار!! بذاره بره به درک! ولی... کافیه یکی رو ببینن از دور که شبیهشه... دلشون میلرزه! کافیه یه ردی ببین از طرف، دیگه نمی تونن انکار کنن!

- جالبه!

+ میدونی، من دنبال یه بهونه بودم! یه چیزی که مربوط به تو باشه، تا همه چیز بهت بگم… و تو، قبول کنی من کنارت باشم... که توام بگی منم خیلی وقته حس تو رو دارم… چرا انقد دیر اومدی اخه…!؟

- خب... پس چرا نمیگفتی!؟

+ چون یه وقتایی سکوت میکنی، تا کسی رو که نداریش ولی دوستش داری از دست ندی… میترسیدم وقتی بفهمی منو بشکنی و بری و پشت سرتم نگاه نکنی... اونوقت همین از دور دیدن ها هم بشه حسرت…

- الان چه حالی داری…!؟

+ کفره بگم... ولی اینکه من نزدیک تر از رگ گردن ات دارم نفس هاتو چک میکنم و دارمت و به همه ی اون روزا میخندم!

میفهمم، دیوونگی شرط اول عاشقیه! حالم خوبه چون تلخی گذشته ها مهم نیست! وقتی آینده‌م تویی آخه...


| فرنوش همتی |

  • پروازِ خیال ...


- اون روزا، فکر میکردم یه چیزی و نمیدونی!

+ چیو…!؟

- فرق دوست داشتن با وابستگی!

+ فکر نمیکنم زیاد فرق داشته باشن!

- اتفاقا دارن! نصف بیشتر این آدمایی که داد میزنن از تنهاییشون، بخاطر وابستگی شون به یه کسیه که ترک شون کرده!

+ خب فرقش چیه!؟

- آدمای وابسته،غمگینن! خیلی غمگین!

یه چیزی ازشون گرفتن!

یه چیزی رو که مثل هوا برای زندگیه…! اونا وابسته شدن به حرف زدن! پیام دادن! دیدن…! قهر! آشتی…همه چیز! اونا حتی به رفتن اون آدمم فکر نمیکنن!واسه همین همیشه میخندن، و فکر نمیکنن!

اما،

دوست داشتن فرق داره!

تو، حتی میتونی با کسی که دوسش داری و نداریش، روزها و سال ها زندگی کنی…! همیشه فکر میکنی اگه باشه و بره،بازم دوسش داری…! دوست داشتن، محدود به حضور جسمی و فیزیکی نیست! به بودن نیست! به اینه که اونقد بخوایش که توی هر جا و زمانی باهاش زندگی کنی! چه باشه! چه نباشه!

+ من دوست دارم، یا وابسته‌تم!؟

- وقتی هنووووز داری تو خیالت با من حرف میزنی و کل شهرو باهام قدم میزنی.... یعنی دوسم داری… :)


| فرنوش همتی |

  • پروازِ خیال ...


- میدونی،دلتنگی چیه؟


+ نه!


- دلتنگی،یعنی یه جایی دارم، بلند بلند میخندم، یهو بیای تو ذهنم...

یادم بیفته،به اون خنده های قشنگ ات!از اونایی که،همش تو عکس هاته!

بعد یهو،تمام لب هام جمع میشه،چشام پر اشک میشه!


+ دیگه چی؟


- دارم درس میخونما!از اون درس سختا!

بعد،شروع کنم به گل کشیدن،وسط صفحه،ببینم دارم اسم تو مینویسم!که یه چیز،از اون بالا میخوره رو اسمت و اسمتو خیس میکنه!


+ عجب!


- یه وقتایی ام،دارم مثل آدم زندگی میکنم!آهنگ شاد گوش میدم!میرقصم!

اما، یکی از حرفای احساسی‌ت، میاد جلو چشمام!یاد سلیقه و علایق ات میفتم!یاد بهونه هات!دیر خوابیدن هات!تنها بودن هات!لوس بودن هات!نامرد بودنات!

بعد مییبنم،همینجوری ساعت ها،زل زدم یه جا!! دارم میلرزم!


+ چه سخته!


- سخت اونجاییشه که، بی تو، با همه ی فراموش کردن هات دارم قدم میزنم! ولی اون شهردار و مغازه دار لعنتی، اسم تو رو، از روز نبودنت، هی گذاشتن همه جا! همه جا رو که نگاه میکنم، میبینم تویی! حتی،همه رو شبیه تو میبینم!

اینا به کنار، حتی وقتی میبینم،یکی دست عشقشو گرفته و جای رژ لب اش روشه، وسط خیابون،هی میریزم تو خودمو و هی داد میزنم!هی تو رو,میخوام…


+ دیگه بدتر از اینم هست؟


- اره، موقع هایی که انلاینی ولی با من حرف نمیزنی!

باید برم دنبال بهونه تا سر صحبت‌و باهات باز کنم!

آخ... تایپ کردنت یعنی حواست الان به منه…!


+ من که نمیفهمم چی میگی!


- تو هیچ وقت نمیفهمی من چی میگم…!

دلتنگی یعنی چی!

چی به سر من آورده!

تو،

دلتنگی هاتو،

یه روزی میون گودی دستای من

جا گذاشتی!

ولی من اونا رو بزرگ کردم!

میفهمی؟


+ نه!


- فرق من با تو،تو همینه...


| فرنوش همتی |

  • پروازِ خیال ...