کافه شعر

******
اگر شعری آرامتان کرد
دعایی به حال شاعر بد حالش کنید
ثواب دارد...

" دنیا به شاعرها بدهکاره "

******
برای دیدن عکس در سایز واقعی
بر روی آن کلیک کنید.
امیدوارم از پست ها لذت ببرید :))

بایگانی
محبوب ترین مطالب

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مهدی ایوبی» ثبت شده است


به عکست خیره میشم بلکه آروم شم

تو بی اینکه بخوای دنیای من بودی

داره با گریه قسمت میشه تنهاییم

چی میشد چند روزی جای من بودی ؟


تا بودی زندگیم از خنده‌های تو...

تا بودی زندگیم از عطر تو پر بود

نمی دونستم اینجوری تموم میشه

ته این قصه خارج از تصور بود !


ته این قصه دنیامو به هم ریخت

ته این قصه رویای منو کشت

تو دل کندی و من راهی ندارم

به جز کوبیدن دیوار با مشت !


تو می دونی چقد از دوری دلتنگم

تو تنهاییمو خیلی وقته حس کردی

به عکست خیره میشم بلکه آروم شم

به عکست خیره میشم بلکه برگردی


هنوز از چشم تو دنیامو می بینم

شبیه ِ قابِ عکسام از تو لبریزم !

شاید دلواپس گلدونامون باشی

نباش تا وقتی که من اشک می ریزم !


کنارت وقتی بودم دنیا با من بود

تو نیستی چیزی جز کابوس با من نیست

تو که تنهام گذاشتی تازه فهمیدم

ته این قصه ی تاریک ، روشن نیست !


ته این قصه دنیامو به هم ریخت

ته این قصه رویای منو کشت

تو دل کندی و من راهی ندارم

به جز کوبیدن دیوار با مشت !


| مهدی ایوبی |

  • پروازِ خیال ...


چیزی از زندگیت نمی مونه

از گذشته که دست برداری

خاطره، عکس، یادگاری هاش...

واجبه هر چی هست برداری!


از زمانی که ساکتو بستی

چند هفته گذشت، یادم نیست!

من دعا کردم و نبخشیدیم...

هیچ کس پشت اعتقادم نیست!


تو به تنهایی معتقد بودی

گریه هامم تو رو هوایی نکرد!

من دعا کردم و تو دور شدی...

این خدا واسه من خدایی نکرد!


کوچه ها رو قدم زدم تا صبح

شهر من بین گریه هام گُم بود

با تو "تهران" برای من "چالوس"...

بی تو تهران برای من "قم" بود!


لا به لای صدای "یزدانی"

به خودم فُحشای بدی دادم

من چرا این ترانه رو گفتم؟!

به خودم بوق ممتدی دادم!


من از اینکه تو اشکمو دیدی...

کوچه از رفتنت معذب شد

دل بریدی و حال من بی تو...

مثل این خونه نا مرتب شد!


هر کجا اسم تو وسط اومد...

هر کجا حرفی از تو شُد بودم

وقتی می رفتی مثل بچگیام

خیسِ گریه تٓهِ کُمُد بودم!


بعدِ من خطتو عوض کردی

من ولی این شمارتم دارم

من ازت تا زمانی که زنده م...

یه خداحافظی طلبکارم!


کوچه ها رو قدم زدم تا صبح

شهر من بین گریه هام گُم بود

با تو "تهران" برای من "چالوس"...

بی تو تهران برای من "قم" بود!


لا به لای صدای "یزدانی"

به خودم فُحشای بدی دادم

من چرا این ترانه رو گفتم؟!

به خودم بوق ممتدی دادم!


| مهدی ایوبی |

  • پروازِ خیال ...