بعد تو
سه شنبه, ۶ مهر ۱۳۹۵، ۱۲:۲۸ ب.ظ
بعدِ تو از دو جهان طرد شدم
با خودم، با همگان سرد شدم
بعدِ تو گریه به جانم افتاد
خنده از روی لبانم افتاد
بعدِ تو آینه بلعید مرا
بی تو یک ثانیه نشنید مرا
قلعه ی خاطره ها ویران شد
و زمین قسمتی از زندان شد
در و دیوار به من چنگ زدند
شیشه عمر مرا سنگ زدند
سینه ی سوخته دستم دادند
بعد تو ساده شکستم دادند
| پویا جمشیدی |