کافه شعر

******
اگر شعری آرامتان کرد
دعایی به حال شاعر بد حالش کنید
ثواب دارد...

" دنیا به شاعرها بدهکاره "

******
برای دیدن عکس در سایز واقعی
بر روی آن کلیک کنید.
امیدوارم از پست ها لذت ببرید :))

بایگانی
محبوب ترین مطالب

آخرین صدا

پنجشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۴۴ ب.ظ


ناراحت بودم. گوش راستم درد می کرد و سطح شنوایی آن به شدت پایین آمده بود. 

تنها صدایی که می شنید صدایی شبیه وز وز بود. مثل وزیدن باد در یک دالان باریک و بلند.

وقتی برگشتم، با حرکات دست شروع کرد به نشان دادن علائمی خاص، خنده ام گرفت! 

بعد پرسیدم این حرکات یعنی چه؟ 

او هم خندید و بی آنکه جوابی بدهد همان حرکات را چندین بار پشت هم تکرار کرد. 

کارش که تمام شد. نزدیک من شد گونه ام را بوسید و آرام گفت: تو اگر کاملا هم کَر شوی، باز "دوستت دارم". 

تازه آنوقت بود که  فهمیدم، آن علایم، جمله ی "دوستت دارم" به زبان کر و لال ها...

ولی مهمتر از آن هم بود. من خوشحال بودم! 

میدانید چرا؟ چون آخرین صدایی که گوش راستم و قبل از آسیب دیدن شنیده بود، صدای بوسه ی محکمش کنار لاله ی گوشم بود. 

من عمیقا خوشحالم! چرا که بعد از آن، گوش راستم دیگر هیچ صدایی را نشنید.


| حمید جدیدی |

  • موافقین ۴ مخالفین ۰
  • ۹۵/۱۰/۳۰
  • ۵۸۵ نمایش
  • پروازِ خیال ...

حمید جدیدی

نظرات (۱)

  • گریزان هستم
  • عالی بود
    پاسخ:
    بله، ممنون :)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی