کافه شعر

******
اگر شعری آرامتان کرد
دعایی به حال شاعر بد حالش کنید
ثواب دارد...

" دنیا به شاعرها بدهکاره "

******
برای دیدن عکس در سایز واقعی
بر روی آن کلیک کنید.
امیدوارم از پست ها لذت ببرید :))

بایگانی
محبوب ترین مطالب

آبیِ غمگین

شنبه, ۲ دی ۱۳۹۶، ۱۰:۳۵ ق.ظ


میگفت: اگه از بلندی موهاش تعریف میکردم دیگه هیچوقت کوتاهشون نمیکرد،

از وقتی فهمید عاشق رنگ آبیَم، کمد لباساش پر شد از شال و روسری های آبی رنگ.

بهش گفتم دلتنگ قدم زدن زیر بارونم. روز بعد وسط چله ی تابستون دیدم وایساده بود زیر آفتاب، منو که دید گفت:«آدما چجوری بخار میشن، ابر میشن، میبارن؟».

یه بار بهش گفتم:«وقتی خوابی، توی خواب انقدر معصوم و قشنگی، که گاهی تعجب میکنم چرا جای دستات دو تا بال نداری». اونشب خوابید، و دیگه هیچوقت بیدار نشد.


موهای تموم عروسکای مغازه ی حاج احمد لَخت و بلند بود، تن همه ی عروسکا لباسایی به رنگ آبی آسمون، با یه ابر پنبه ای کوچیک بالای سر هر کدومشون. همیشه خواب بودن، چشمای عروسکای مغازه ی حاج احمد همیشه بسته بود.


| محمدرضا جعفری |

  • موافقین ۳ مخالفین ۰
  • ۹۶/۱۰/۰۲
  • ۵۷۷ نمایش
  • پروازِ خیال ...

محمدرضا جعفری

نظرات (۳)

  • سنجاب کوچولو
  • :(
    پاسخ:
    :(
  • زهرا اردیبهشتی20
  • ):
    ):
    ):


    +چه به دلم نشست عکس :)
    پاسخ:
    :(((

    چه خوب که عکس پسند شد :)
    آدم نباید از کسی که دوستش داره چیزی بخواد که نتونه انجام بده. چون ممکنه برای به دست آوردنش، خودشو از دست بده. اینو زنها خوب بلدند، اما کسی به مردها یاد نمیده. :(
    پاسخ:
    چه غمگین :(
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی