کافه شعر

******
اگر شعری آرامتان کرد
دعایی به حال شاعر بد حالش کنید
ثواب دارد...

" دنیا به شاعرها بدهکاره "

******
برای دیدن عکس در سایز واقعی
بر روی آن کلیک کنید.
امیدوارم از پست ها لذت ببرید :))

بایگانی
محبوب ترین مطالب

آه

چهارشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۲:۱۹ ب.ظ

 

دست‌تان را بدهید

این قفسه‌ی سینه است

گوش کنید

دیگر تپشی در آن نیست

همه آه است...

 

| ولادیمیر مایاکوفسکی |

  • موافقین ۳ مخالفین ۰
  • ۹۹/۰۲/۲۴
  • ۲۴۲ نمایش
  • پروازِ خیال ...

نظرات (۲)

خیلی زیبا بود این شعر👏

 

پاسخ:
ممنون :)

این شعر هم چند روز پیش خوندم بسیار جالب بود:

 

تو که خندیدی
من باران را فهمیدم،
و تمنایِ گندمزارِ حیاط را ...

باران که تمام شد،
لبخندت را باد با خود برد
و تو لابلایِ ساقه هایِ طلا وزیدی ...!

تو که پنجره را گشودی
من خورشید را فهمیدم،
و تقدّسِ نوری گرمِ آسمان را ...

خورشید که غروب کرد،
پنجره ها رو به تاریکی بسته شدند
و تو قرصِ ماهی شدی میانِ ابرها ...!

تو که برایم نوشتی
من رقصِ پروانه ها را دیدم،
و سفیدی موهایت را در نورِ کمِ اتاق ...

کلماتت که از میانِ کاغذ بال زد،
تارِ موهایت روی کاغذ جاماند
و خاطره ات جوهری شد در سفیدیِ اتاقی بدون قلم ...!

| امیر سلمانی |

پاسخ:
به به
ممنون برای به اشتراک گذاشتنش
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی