کافه شعر

******
اگر شعری آرامتان کرد
دعایی به حال شاعر بد حالش کنید
ثواب دارد...

" دنیا به شاعرها بدهکاره "

******
برای دیدن عکس در سایز واقعی
بر روی آن کلیک کنید.
امیدوارم از پست ها لذت ببرید :))

بایگانی
محبوب ترین مطالب

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فریدون مشیری» ثبت شده است

 

هوا هوای بهار است و باده باده ی ناب

به خنده خنده بنوشیم جرعه جرعه شراب

در این پیاله ندانم چه ریختی، پیداست

که خوش به جان هم افتاده اند آتش و آب

 

| فریدون مشیری |

  • پروازِ خیال ...

 

بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک

شاخه‌های شسته، باران خورده، پاک

آسمان آبی و ابر سپید

برگ‌های سبز بید

عطر نرگس، رقص باد

نغمه شوق پرستوهای شاد

خلوت گرم کبوترهای مست

نرم نرمک می‌رسد اینک بهار

خوش به حال روزگار

خوش به حال چشمه‌ها و دشت‌ها

خوش به حال دانه‌ها و سبزه‌ها

خوش به حال غنچه‌های نیمه‌باز

خوش به حال دختر میخک که می‌خندد به ناز

خوش به حال جام لبریز از شراب

خوش به حال آفتاب

ای دل من گرچه در این روزگار

جامه رنگین نمی‌‌پوشی به کام

باده رنگین نمی‌بینی به جام

نقل و سبزه در میان سفره نیست

جامت از آن می که می‌‌باید تهی است

ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم

ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب

ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار

گر نکوبی شیشه غم را به سنگ

هفت رنگش می‌شود هفتاد رنگ

 

| فریدون مشیری |

  • پروازِ خیال ...

معنای زنده بودن من

۰۵
ارديبهشت

 

معنای زنده بودن من، با تو بودن است.

نزدیک، دور

سیر، گرسنه

رها، اسیر

دلتنگ، شاد

آن لحظه‌ای که بی‌ تو سرآید مرا مباد!

مفهوم مرگِ من

در راه سرفرازی تو، در کنار تو

مفهوم زندگی‌ است.

معنای عشق نیز

در سرنوشت من

با تو، همیشه با تو، برای تو، زیستن.

 

| فریدون مشیری |

  • پروازِ خیال ...

 

بگذار سر به سینه‌ی من

تا بگویمت

اندوه چیست

عشق کدام است

غم کجاست...

 

| فریدون مشیری |

  • پروازِ خیال ...

شانه های تو

۱۹
شهریور

 

وقتی که شانه هایم در زیر بار حادثه

می خواست بشکند یک لحظه

از خیال پریشان من گذشت:

بر شانه های تو...

بر شانه های تو...

می شد اگر سری بگذارم

 

| فریدون مشیری |

  • پروازِ خیال ...

یلدا

۳۰
آذر

 

می رفت _باشکوه تر از شب_

همراه گیسوان بلندش

تا باغ های روشن فردا

"یلدا !"

 

| فریدون مشیری |

  • پروازِ خیال ...

دست مرا بگیر

۲۸
اسفند


دست مرا بگیر؛ که آب از سرم گذشت!

 خون از رُخم بشوی؛ که تیر از پَرم گذشت...


| فریدون مشیری |

  • پروازِ خیال ...

جهان با من است

۱۲
فروردين


تو را دارم ای گل، جهان با من است

تو تا با منی، جان جان با من است

کنار تو هر لحظه گویم به خویش

که خوشبختی بی‌ کران با من است


| فریدون مشیری |

  • پروازِ خیال ...


پشت خرمن‌ های گندم،

لای بازوهای بید

آفتابِ زرد کم کم رو نهفت

بر سر گیسوی گندم زارها،

بوسه‌ی بدرود تابستان شکفت...


از تو بود،

ای چشمه‌ی جوشان تابستانِ گرم

گر به هر سو خوشه‌ها جوشید و خرمن‌ ها رسید

از تو بود،

از گرمی آغوش تو هر گلی خندید و هر برگی دمید...


این همه شهد و شکر،

از سینه‌ی پر شور توست

در دل ذرات هستی نور توست

مستی ما از طلایی خوشه‌ ی انگور توست،

راستی را

بوسه‌ی تو، بوسه ی بدرود بود...؟

بسته شد آغوش تابستان

خدایا،زود بود....


| فریدون مشیری |

  • پروازِ خیال ...


چشم در راه کسی هستم

کوله بارش بر دوش،

آفتابش در دست

خنده بر لب، گل به دامن، پیروز

کوله بارش سرشار از عشق، امید

آفتابش نوروز

باسلامش، شادی

در کلامش، لبخند

از نقس هایش گُل می بارد

با قدم هایش گُل می کارد

مهربان، زیبا، دوست

روح هستی با اوست!

قصه ساده است ، معما مشمار،

چشم در راه بهارم آری،

چشم در راهِ بهار!


| فریدون مشیری |

  • پروازِ خیال ...

نگاه های بلند

۰۴
مرداد


در پی آن نگاه های بلند ،

حسرتی ماند و

آه های بلند!


| فریدون‌ مشیری |

  • پروازِ خیال ...


مشت می کوبم بر در

پنجه می سایم بر پنجره ها

من دچار خفقانم خفقان

من به تنگ آمده ام از همه چیز

بگذارید هواری بزنم


ای

با شما هستم

این درها را باز کنید

من به دنبال فضایی می گردم

لب بامی

سر کوهی

دل صحرایی

که در آنجا نفسی تازه کنم


آه

می خواهم فریاد بلندی بکشم

که صدایم به شما هم برسد

من به فریاد همانند کسی

که نیازی به تنفس داد

مشت می کوبد بر در

پنجه می ساید بر پنجره ها

محتاجم


من هم آوازم را سر خواهم داد

چاره درد مرا باید این داد کند

از شما خفته ی چند

چه کسی می آید با من فریاد کند ؟


| فریدون مشیری |

  • پروازِ خیال ...


زندگى مجموعه اى از اشک و لبخند است

خنده ى شیرین فروردین 

بازتاب گریه پربار اسفند است.

اى زمستان! اى بهار

بشنوید از این دل تا جاودان امیدوار:

گریه امروز ما هم، ارغوان خنده مى آرد به بار!


| فریدون مشیری |

  • پروازِ خیال ...