کافه شعر

******
اگر شعری آرامتان کرد
دعایی به حال شاعر بد حالش کنید
ثواب دارد...

" دنیا به شاعرها بدهکاره "

******
برای دیدن عکس در سایز واقعی
بر روی آن کلیک کنید.
امیدوارم از پست ها لذت ببرید :))

بایگانی
محبوب ترین مطالب

قبل از تو دیوانه ی "او" بودم

چهارشنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۵، ۰۸:۲۱ ق.ظ


قبل از تو دیوانه ی "او" بودم.

دیوانه ی زنگ صدایش، دیوانه ی رنگ موهایش، دیوانه ی برق نگاهش، شعرهای مورد علاقه اش، فیلمهای دوست داشتنی اش، آهنگهای توی پلی لیستش...

دیوانه ی هرچه که مربوط به او بود؛

حتی خودکار رو به اتمامی که روی میز جا می گذاشت.


روزهایی که احتمال دیدنش بیشتر از همیشه بود با سرعت برق از جا می پریدم و روزهایی که احتمال هر برخوردی با او صفر بود، انگار کسی با چسب دو طرفه مرا به تخت می چسباند.

وقتی نشد که با هم باشیم، مطمئن بودم اینقدر دیوانه شده ام که بعد از این هر عابری را شبیه او ببینم و این دیوانگی آن قدری خشونت بار هست که با اولین دوستت دارمی که از زبان کسی جز او بشنوم، بی درنگ مشتی حواله ی لبهای گوینده اش کنم...

وقتی تو گفتی دوستت دارم، دستانم مشت شد، اما مشتی حواله ی لبهایت نشد. چشم دوختم به لبخندی که کم کم آب شد و 

وقتی بدون جواب به جمله ی دو کلمه ایت راهم را کشیدم و رفتم، فقط به این فکر می کردم که چطور نه بگویم تا دیوانه ای شبیه من نشوی. هر بار که میدیدمت برای فکر کردن بیشتر و رسیدن به جواب درست تر سکوت کردم و تو هر بار محبت بیشتری ریختی توی دلم. انقدر که جای فکر به چطور نه گفتن به تو، فکر میکردم چطور به عادت غصه خوردن بابت نبود "او" نه بگویم تا برچسب عاشق واقعی نبودن را از خودم دور کنم...


دیروز بعد از این همه وقت، درست لحظه ای که تو با لبخند به طرفم می آمدی دیدمش.

دلم میخواست دستت را میگرفتم و میرفتم رخ به رخش می ایستادم. برخلاف روزهای دیوانگی، صاف در چشمانش زل میزدم و با لبخندی از ته دل، ازش تشکر می کردم. تشکر می کردم بابت هدیه دادن آن دیوانگی ها، بابت یادگاری هایی که از خودش جا "نگذاشت"، بابت لبخندهایی که دریغ کرد... و مهم تر از همه بابت اینکه با نبودش، بودن تو را به من هدیه داد.

میخواستم این دیوانگی جدیدی را که دچارش شدم با ذوق به او معرفی کنم، اما حسرت نگاهی که به دستان قفل شده مان دوخته شد، دست و پایم را بست. حسرت نگاه دیوانه ای با دستان مشت شده، شبیه دیوانگی های من، قبل از دیوانگی کردن با تو.


| آنا جمشیدی |

  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۹۵/۰۹/۱۷
  • ۵۳۱ نمایش
  • پروازِ خیال ...

آنا جمشیدی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی