کافه شعر

******
اگر شعری آرامتان کرد
دعایی به حال شاعر بد حالش کنید
ثواب دارد...

" دنیا به شاعرها بدهکاره "

******
برای دیدن عکس در سایز واقعی
بر روی آن کلیک کنید.
امیدوارم از پست ها لذت ببرید :))

بایگانی
محبوب ترین مطالب

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فاطمه خرازی» ثبت شده است


میگفت زمان که بگذره فراموش میشه.تندترین آتیشا خاموش میشن. 

حسات کمرنگ میشن. میگفت زمان همه چیزو حل میکنه فقط باید صبر داشته باشی.

منم جیغ میزدم که نمیخوام صبر داشته باشم. رفتنتو ، با زمان توجیه نکن!

نخواستنتو با این حرفا توجیه نکن .. بیرحمیتو با نصیحتای لعنتیت توجیه نکن ..

ولی .. رفت .. من هیچوقت توجیه نشدم .. 

شاید اون داشت با اون حرفا عذاب خودشو کمتر میکرد .. که تقصیر اون نبوده ..

که زمان که بگذره فراموش میشه و فراموش میشم .. که ردی ازش تو زندگیم نمی‌مونه ..

نمیدونم!

ولی با گذشت این چند سال اینو فهمیدم که زمان باعث فراموشی نمیشه .. 

زمان حلالِ مشکلات نیست .. زمان دردُ کمتر نمیکنه ..

زمـان فقط چیزایی رو بهت نشـون میده که خودت میدونستی و انکار کردی

زمان بی رحمه

واقعیت ها رو میکوبه توی صورتت و نفست رو بند میاره

و بعد از بارها و بارها تکرارش تو رو دچارِ یک بی حسیِ مطلق میکنه 

اونقدر که هیچی نمیفهمی و آخر یک روز از یه زخمِ ساده میمیری!

بدون اینکه بفهمی کِی و کجا و چطوری مُردی ..

زمان .. حالِ بدُ بدتر میکنه ..

زمان .. هیچوقت حالتُ بهتر نمیکنه .. هیچوقت

بهم وعده ی " زمـان حلال مشکلاته " رو ندید

چون دارید بزرگترین دروغو میگید !


| مریم_م |

| فاطمه خرازی |

  • پروازِ خیال ...

دلزدگی

۰۹
ارديبهشت


گفت فراموش کن. گفت ما به درد هم نمیخوریم. 

گفت که لیاقتِ من بیشتر از این حرفهاست. 

گفت که خوشبخت کردنم از توانش خارج است. گفت و گفت و گفت...

اما نمیدانست که خوشبختیِ من تنها خلاصه در حضورش بود. 

که عشق لیاقت سرش نمیشود. که من او را برای دردهایم نمیخواستم. 

کاش به جایِ اینهمه رک و پوست کنده میگفت دلش را زده ام. 

پذیرفتنِ دلزدگی اش خیلی آسان تر از پذیرفتن بهانه هایش بود... .


| فاطمه خرازی |

  • پروازِ خیال ...

عشق جرئت میخواد

۰۳
ارديبهشت


عشق جرئت میخواد. عاشقی که جرئت نداشته باشه که عاشق نیست. شاید واسه همینه که هیچوقت نمیگم عاشقت بودم. عاشق اگر بودم دلمو یک دله میکردم و بهت میگفتم که چقدر خاطرت برام عزیزه. عاشق اگر بودم نگاهِ چشمات میکردم و میگفتم که خنده هات وجودمو گرم کرده و منـو از سرمایِ خودم نجات داده. عاشق اگر بودم روزِ آخری که دیدمت به جایِ زل زدن به کفشهام مستقیم نگاهت میکردم که شاید قرمزیِ ترسناکشون رو ببینی و بفهمی که این من داره دیوونه میشه از فکرِ جداییت!

آره عاشق نبـودم و تو حق داشتی که ازم رد شی

چون یه عاشق جرئت اینو داره که به کسی که همه یِ دنیاشه بگه : " تو همه یِ دنیامی! " 

حتی اگر با اینکار غرورشو خرد کرده باشه بدونِ اینکه عشقش رو بدست بیاره ...


| فاطمه خرازی |

  • پروازِ خیال ...


دلم میخواست پیانو بلد باشم.

دلم میخواست انگشتام بلغزه رویِ کلیدای ِسفید و مشکیِ پیانو و برات عشق بنوازم.

میدونی، یه وقتایی واژه ها جواب نمیدن.

هرچقدر بگم دوستت دارم هرچقدر بگم دلم تنگه بی فایدس.

چون یه مشت حروف لعنتی ان که دستشون به هیچ جایی بند نیست.

هرچقدرم سفت تو بغلم فشارت بدم طوری که صدایِ استخوناتو بشنوی بازم جواب نمیده. 

این حجم از احساس فقط کلیدایِ پیانو رو میخواد. فقط نواختن میخواد. فقط خوندن میخواد ..

" عشقت غمِ دیرینه ام .. "

این حجمِ از دلتنگی صدایِ تو رو میخواد وقتی آروم باهام زمزمه میکنی.

میدونی

کاش من پیانو بلد بودم ...


| فاطمه خرازی |

  • پروازِ خیال ...


رابطه هاییم هست که انگار دو نفرتون میترسین تمومش کنین.

یا حتی یه فکری به حالش کنین.

بی هم نمیتونین ادامه بدینا اما با همم که هستین همدیگرو اذیت میکنین.

نمیدونم حکمت اینجور روابط چیه. 

انگار معلقی رو هوا.

مغرور بازی درمیاری بهش پیام نمیدی اما روزی ۵۰۰ بار لست سین و پروفایلشو چک میکنی. 

تازه بعد چند وقتم که حرف میزنین

بازم اون غرور لعنتی مانع میشه 

بگی " من دورِ بودنت بگردم "

یا مثل

" نباشی چقدر زندگی مسخرس " .

عوضش انقدر چرت و پرت تحویل هم میدین

که تهش همون دلتنگیا میشه دعوا ...

کاش یکی میومد 

تکلیف ما رو روشن میکرد لااقل...


| فاطمه خرازی |

  • پروازِ خیال ...