کافه شعر

******
اگر شعری آرامتان کرد
دعایی به حال شاعر بد حالش کنید
ثواب دارد...

" دنیا به شاعرها بدهکاره "

******
برای دیدن عکس در سایز واقعی
بر روی آن کلیک کنید.
امیدوارم از پست ها لذت ببرید :))

بایگانی
محبوب ترین مطالب

۱۲۴ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

شب را از زنان بپرس

۰۴
ارديبهشت


شب را

از زنانى بپرس

که تنها گذاشته شده ‌اند

زیرا که شب ‌ها همه چیز

چند برابر مى‌شود ...!


| مسلم یوکسل |


  • پروازِ خیال ...


نصف قهوه ات را که خوردی

بیا 

جای فنجان هایمان را عوض کنیم

در کافه های شهر 

نمیشود یکدیگر را بوسید


| جواد خدابخشی |

  • پروازِ خیال ...


همه چیز داشت خوب پیش میرفت؛

صبح هایمان با هم

به خیر میشد،

شب هایمان به خوش؛

همه چیز داشت خوب پیش میرفت،

تا اینکه فهمیدیم

بدون هم

زنده میمانیم،

و همین فهمیدن پر حقیقت 

شد

بدترین کابوسه عاشقانه هایمان..


| ناشناس |

  • پروازِ خیال ...


رفتن آدم‌ها، برایمان شبیه غول وحشتناک قصه‌های بچگی‌مان شده است.

بیایم باور کنیم همه رفتن‌ها که بد نیست... همه رفتن‌ها که فاجعه نیست... همه رفتن‌ها تیغ نیست که خش بندازد روی نازکای دل ما...

همه رفتن‌ها همیشگی نیست!

بعضی‌ها موقتی می‌روند.

می‌روند تا مدتی خلوت کنند... گوشه دنج یک کافه بنشینند، زندگی‌شان را با تمام روابط‌شان بالا و پایین کنند و کلی نقشه بکشند برای روزهای نیامده...

همه رفتن برای همیشه را بلد نیستند... نمی‌روند!

فقط کمی دو‌ر می‌شوند تا تکلیف‌شان را با خیلی چیزها روشن کنند.

یا مثل جنگجوی زخمی از نبرد با خودشان برمی‌گردند یا مثل یک سردار پیروز...

هر جور که آمدند... مرهم باشیم! مرهم باشید!

لازم است یک وقت‌هایی آدم‌ها خودشان را از ما دور کنند...


| فاطمه بهروزفخر |

  • پروازِ خیال ...

طوفان

۰۳
ارديبهشت


موج هایی که تو در گوشه موی ات داری 

قایقِ دستِ مرا 

دستِ چه طوفانی داد ...


| امید احسان زاده |


  • پروازِ خیال ...


گفت

از دست من کاری بر نمی آید

کاش گفته بود

از دلم!


| عباس کیارستمی |


  • پروازِ خیال ...

چرا اینطور شد...؟!

۰۳
ارديبهشت


چرا اینطور شد...؟!

گفتیم به برکت تکنولوژی

دیگر هیچکس تنها نیست

و بی خبری افسانه می شود...

چرا مات ماندیم 

خیره به صفحه ای خالی...؟!

چرا جا ماندیم

پشتِ این بوقِ ممتدِ مأیوس...؟!

چرا کوه به کوه رسید اما

صدا به صدا نرسید...؟!

دست به دست، دل به دل

ما به هم ...؟!

چرا سنگ شد

همه احساسِ مشترکِ ما به هم...؟!

دست های تکنولوژی بسته است

وقتی رابطه ها اینچنین دمِ دستی و بی قاعده است


| پریسا زابلی پور |

  • پروازِ خیال ...


سر بگذار بر دردِ بازوانِ من

دستِ نگاهم را بگیر

مرا دچارِ حادثه‌ای کن

که با عشق نسبت دارد !

من عجیب از روزگار رنجیده ام ..


| نیکی فیروز کوهی |

  • پروازِ خیال ...


خسته‌ام از دروغ‌های قشنگ کاش می‌شد که مال من باشی

به خدا خسته‌ام از اینکه فقط روز و شب در خیال من باشی


غم و شادی من به دست تو است؛ آه! بانو! چه لذّتی دارد

جای معشوق واقعی بودن آرزوی محال من باشی؟


گاه تصویر مبهمی هستی لا‌به‌لای مرور خاطره‌ها

گاهی امّید واهی فردا... حسرتم شد که حال من باشی


روزهایم شبیه یکدیگر، هفته و ماه و سال تکراری‌ست

عشق گفته‌ست می‌رسد آن روز که تو تحویل سال من باشی


کفتر جلد بام بودن را دوست دارم به آسمان سوگند

بشود هم نمی‌پرم هرگز، مگر اینکه تو بال من باشی


| رضا احسان‌ پور |

  • پروازِ خیال ...


به هر فردی که برمیخوریم همیشه درست آن قسمت از وجودمان را 

آشکار می‌کندکه ما می‌خواستیم پنهانش کنیم.

دردمان این است که می‌بینیم معشوق جلوی چشممان در تصویری که از ما برای خود می‌سازد

با ارزش‌ترین فضیلت هامان را حذف می‌کند و ضعف‌ها٬ نقص‌ها و جنبهٔ مضحک وجودمان را برملا می‌کند ...

و دیدگاهش را به ما تحمیل می‌کند٬ وادارمان می‌کند خودمان را با چیزی که او در ما می‌بیند منطبق کنیم.

با ایدهٔ تنگ او. و همیشه فقط در چشم کس دیگری که محبتش هیچ ارزشی برایمان ندارد

فضیلتمان آشکار می‌شود ٬استعدادمان می‌درخشد ٬قدرتمان فوق طبیعی جلوه می‌کند و چهره‌مان بهترین چهره می‌شود..


| برهوت عشق / فرانسوا موریاک |

  • پروازِ خیال ...

عشق جرئت میخواد

۰۳
ارديبهشت


عشق جرئت میخواد. عاشقی که جرئت نداشته باشه که عاشق نیست. شاید واسه همینه که هیچوقت نمیگم عاشقت بودم. عاشق اگر بودم دلمو یک دله میکردم و بهت میگفتم که چقدر خاطرت برام عزیزه. عاشق اگر بودم نگاهِ چشمات میکردم و میگفتم که خنده هات وجودمو گرم کرده و منـو از سرمایِ خودم نجات داده. عاشق اگر بودم روزِ آخری که دیدمت به جایِ زل زدن به کفشهام مستقیم نگاهت میکردم که شاید قرمزیِ ترسناکشون رو ببینی و بفهمی که این من داره دیوونه میشه از فکرِ جداییت!

آره عاشق نبـودم و تو حق داشتی که ازم رد شی

چون یه عاشق جرئت اینو داره که به کسی که همه یِ دنیاشه بگه : " تو همه یِ دنیامی! " 

حتی اگر با اینکار غرورشو خرد کرده باشه بدونِ اینکه عشقش رو بدست بیاره ...


| فاطمه خرازی |

  • پروازِ خیال ...


برای صبح شدن

نه به خورشید نیاز است

نه خنده های باد ؛

چشم هایت را که باز کنی،

موهایت که پریشان بشود،

زندگی 

عاشقانه طلوع خواهد کرد...!


| مینا آقازاده |

  • پروازِ خیال ...


عاشقت باشم و پنهان کنم و پیر شوم 

این خودش فلسفه ی عشق درونی من است


هی نگاهت بکنم ، گم بشوم در چشمت 

گم شدن در شب چشمان تو پیدا شدن است 


| عمران میری |

  • پروازِ خیال ...

برای خوشبخت شدن

۰۲
ارديبهشت


برای خوشبخت شدن با یک مرد 

کافی ست او را باور کنی، 

حتی اگر دوستش هم نداشته باشی

و برای خوشبخت شدن با یک زن، 

کافی ست او را دوست داشته باشی، 

حتی اگر باورش نداشته باشی!


| پائولو کوئیلو |

  • پروازِ خیال ...


ﻣﻦ

ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﺟﻨﮕﺠﻮﯼ ﺧﻮﺑﯽ ﻧﺒﻮﺩﻡ !

ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ

ﻫﺮﺑﺎﺭ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺷﻠﯿﮏ ﻣﯽ ﺩﺍﺩ

ﺑﻪ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﻧﺎﻣﻪ ﯼ ﺳﺮﺑﺎﺯ ﺩﺷﻤﻦ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ:

" ﻫﻤﺴﺮ ﻋﺰﯾﺰﻡ

ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﻣﺎﻥ ﺑﮕﻮ

ﭘﺪﺭﺕ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﯼ ﺑﺎﺯ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮔﺸﺖ "


| داوود سوران |

  • پروازِ خیال ...


در کتابی خواندم:(وقتی مادرم برای همیشه چشمانش را بست،تازه فهمیدم چقدر عاشقش بودم)

دوستی برایم با بغض تعریف کرد:(وقتی در روز عروسیش دیدم چقدر زیبا شده،دیدم دیگر لبخند هایش برای من نیست،تازه فهمیدم چقدر عاشقش بودم)

از خیابانی میگذشتم ،مردی دیوانه دیدم،گفتم چرا دیوانه شدی؟

لبخندی درد مند زدو گفت:(وقتی که فهمیدم عاشقش هستم ،دیدم برای من خودکشی کرده)

مردی جوان اما کمر شکسته را در گورستان دیدم،بر سر قبری شیون میکشید فریاد میزد،پرسیدم این قبر کیست؟گفت:(پدرم ،بعد روز ها برایم زنگ زدو گفت بیا به دیدنم،باشه ای گفتم و تلفن را قطع کردم،جلسه که تمام شد با دوستانم به گردش رفتیم،چهار روز گذشته بود که به دیدن پدرم رفتم ،جنازه اش چهار روز بود در اتاق کودکی هایم افتاده بود) مرد گریه کردو گریه کرد

ما آدم ها قدر همدیگر را نمیدانیم، 

ما همدیگر را فراموش می کنیم، 

ما آنقدر بد شدیم که به هم وقتی اعتماد می کنیم که دیر است، 

ما  گاهی یادمان می رود زندگی چقدر کوتاه است،

یادمان می رود بگوییم (دوستت  دارم)...

امید‌وارم بعد از خواندن این چند خاطره ،به عزیزانتان

حتی شده با یک پیامک بگویید چقدر دوستشان دارید،

تا دیر نشده...


| نازنین وثوقی |

  • پروازِ خیال ...

Bitter Moon ( ماه تلخ )

۰۲
ارديبهشت


تو وجودِ هر آدمی رگه‌هایی از دگرآزاری وجود داره...

 و می‌دونی چه وقت این حس بیدار میشه؟

وقتی می‌فهمی یه نفر وابسته‌ات شده!


Movie : Bitter Moon


  • پروازِ خیال ...

چشم های پدر

۰۲
ارديبهشت


در چشم های پدر

خدا زندگی می کرد. 

هیچ وقت نمی شد

در چشم هایش نگاه کرد و

با او حرف زد. 

هیچ وقت نمی شد

به چشم هایش خیره شد... 


 | علیرضا اسفندیاری |

  • پروازِ خیال ...

نیامدی و چه خوب!

۰۲
ارديبهشت


نیامدی و چه خوب که می توانم پیتزای یک نفره سفارش بدهم... 

روی کاناپه ،اخبار نگاه کنم

و همزمان با دود سیگارم به دیوارهای غمگین خانه بچسبم...

بشقاب ها بی دلیل از دست من نمی افتند... لیوان ها را من نمی شکنم!

و سر درد هایم دلیل علمی دارد!

نیامدی و چه خوب... !

که همسایه ها مرا نگاه هم نمی کنند..

خانه بوی تلخ خاکستر می دهداز توی یخچال ،صدای گریه ی یواش یک مرد می آید 

و گربه های حیاط ناله می کنند

نیامدی و چه خوب ...!

چه خوب که مرگ من با دست های تو بی ارتباط نیست ... 


| کیارش غلامی |

  • پروازِ خیال ...

پدر

۰۲
ارديبهشت


پدر

دست‌هایش را تا کرد و در چمدان گذاشت

مادر

چشم‌هایش را در بقچه‌ای پیچید

پدر با چمدان و بقچه بیرون رفت

و با چند دست لباس برای من برگشت !

شب شنیدم

که پدر می‌گفت ؛

آن‌ها را به قیمت خوبی فروخته است ...


| سهیل خطیب مهر |

  • پروازِ خیال ...


دلم میخواست 

می شد مثل اعضا بدن 

احساس را هم اهدا کرد !


اصلاً هر کسی 

هر چیز به درد بخوری که دارد را باید اهدا کند 

وصیت می کردم 

احساسم را قسمت کنند 

میان هزار زن 

هزار زن 

با دستانی سرد

و نگاهی بی روح 

زنانی که طعم عشق نچشانده اند 

که دلشان هرگز نتپیده

که نگاهی هوش از سرشان نبرده

و طعم گس دلتنگی نچشیده اند 

اصلاً می دانی  

چیزهای به دردبخور را نباید به گور برد !

باید بخشید و زندگی ها را نجات داد ...


| هستی دارایی |

  • پروازِ خیال ...

بزرگ شدن

۰۱
ارديبهشت


من این رو خیلی خوب می دونم که آدم ها وقتی بزرگ میشن اگه کسی رو دوست داشته باشن،

اون دوست داشتن خیلی ارزشمند میشه، منظور من از بزرگ شدن بالا رفتن سن نیست، 

این فهمیدن هست که آدم ها رو بزرگ می کنه!

اونی که تنها می مونه و فکر می کنه بزرگ میشه،

اونی که سفر می کنه و از هر جایی چیزی یاد می گیره بزرگ میشه،

اونی که با آدم های مختلف حرف می زنه و سعی می کنه اون ها رو درک کنه بزرگ میشه،

برای همین همیشه به این اعتقاد دارم که کسانی که زیاد کتاب می خونن می تونن آدم های بزرگی بشن،

چون اون ها تنها می مونن و فکر می کنن، با داستان ها به سفر میرن، 

چیزهای مختلف یاد میگیرن و سعی می کنن بقیه رو درک کنن.

به نظر من زن ها و مردهایی که کتاب می خونن و روح بزرگی دارن، 

دوست داشتن و دل بستن واسشون خیلی با ارزشه.


| قهوه سرد آقای نویسنده / روزبه معین |

  • پروازِ خیال ...


ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﻮ ﺑﻮﺩ

ﮐﻪ ﺳﻘﻒ ﺑﺮ ﺳﺮﻣﺎﻥ ﺧﺮﺍﺏ ﻧﺸﺪ.

ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﻮ ﺑﻮﺩ

ﮐﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭﻫﺎ ﻣﺤﮑﻢ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ.

ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﻮ ﺑﻮﺩ

ﮐﻪ ﻣﺎ

ﺑﻪ ﺻﺪﺍﻗﺖ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻫﺎ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ.

ﭘﺪﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ

ﻭ ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ

ﮐﻪ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﻭ

ﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺳﺘﻮﻥ ﻫﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ.


| بابک زمانی |

  • پروازِ خیال ...

اردیبهشت آمده

۰۱
ارديبهشت


مادربزرگ اردیبهشت ماه

در خیابان پهلوی دوره ی کشف حجاب

عاشق شد

دایی سیاوش اردیبهشت ماه

در خیابان مصدق وقت بگیر و ببند

عاشق شد

اردیبهشت آمده دیر یا زود من هم

در خیابان ولیعصر

عاشق می شوم 


| سارا محمدی اردهالی |

  • پروازِ خیال ...